راز سکوت؛ مسکو چه پاسخی برای کییف دارد؟

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - یکشنبه شب پس از گذشت سه سال از شروع جنگ روسیه و اوکراین و یا به عبارت دیگر پس ۸۰ سال از پایان جنگ جهانی دوم، روسیه یکی از بزرگترین ضربات امنیتی خود را با حمله ریزپرندههای اوکراینی به مهمترین دارایی استراتژیک خود یعنی بمبافکنهای راهبردی توپولف ۹۵ دریافت کرد. این حمله که به نوبه خود یک عملیات بزرگ و بیعیب و نقص امنیتی از سوی سرویس اطلاعات اوکراین بود فارغ از میزان خسارت به نیروی هوایی استراتژیک روسیه، توانست ضربه بزرگی به هیمنه اطلاعاتی-امنیتی کرملین وارد کند.
کییف در روز یکشنه اعلام کرد در عملیات «تارعنکبوت» با استفاده از ۱۱۷ کوادگوپتر، شش فرودگاه نظامی روسیه که آشیانه بمب افکنهای راهبردی این کشور بوده را مورد حمله قرار داده است. بر طبق ادعای طرف اوکراینی ۴۱ بمب افکن روسی در این حمله از بین رفته و یا دچار صدمات شدیدی شده است. به گفته مسئولان امنیتی اوکراینی از طراحی تا اجرای این عملیات یک سال و نیم زمان صرف شده است. نقطه درخشان این عملیات را باید در انتخاب فرودگاههای مورد حمله دانست که تقریبا تمام آنها در عمق خاک روسیه انتخاب شده بودند.
از فرودگاه ایوانووا در نزدیکی مسکو گرفته تا پایگاه هوایی «اولنیا» در مورمانسک در نزدیکی فنلاند و یا حتی پایگاه بلایا ایرکوتسک در غرب سیبری و فاصله شش هزار کیلومتری مرز اوکراین.
از سوی دیگر منابع روسی از جمله وزارت دفاع این کشور در بیانیه خود اعلام کرد که توانسته حمله به سه پایگاه ایوانووا، ریازان و آمور را به طور کامل دفع کند و در فرودگاههای بالایا در ایرکوتسک و اولنیا در مورومانسک خساراتی وارد شده است.
همچنین بر اساس تصاویر ماهوارهای و فیلمهای منتشر شده از این عملیات، آن چیزی که به طور قطع میتوان جز خسارات وارده به ناوگان بمبافکنهای راهبردی روسیه دانست ۱۳ فروند است که شامل: ۸ فروند بمبافکن راهبردی توپولف ۹۵اماس، ۴ فروند توپولف ۲۲ام و ۱ فروند هواپیمای ترابری ۱۲-ان میباشد.
انگیزه اوکراین برای انجام چنین عملیاتی چه بود؟
در تاریخ ۱ ژوئن ۲۰۲۵، اوکراین در عملیاتی بیسابقه با نام «تارعنکبوت»، با استفاده از بیش از ۱۱۶ پهپاد، به پایگاههای هوایی استراتژیک روسیه، از جمله اولنیا (مورمانسک)، بلایا (ایرکوتسک)، دیاگیلوو (ریازان) و ایوانوو حمله کرد. این عملیات، که به ادعای کییف به ۴۱ بمبافکن راهبردی روسیه آسیب رسانده یا آنها را نابود کرده، در شرایطی انجام شد که مذاکرات صلح میان آمریکا و روسیه و همچنین گفتوگوهای مستقیم روسیه و اوکراین در استانبول در جریان است. این اقدام جسورانه اوکراین، با وجود فضای دیپلماتیک حساس، دلایل و انگیزههای چندوجهی دارد که در ادامه تحلیل میشود.
- نمایش قدرت نظامی و تضعیف هیمنه روسیه
یکی از انگیزههای اصلی کییف، نمایش توانمندیهای نظامی و اطلاعاتی خود در عمق خاک روسیه بود. حمله به پایگاههای هوایی استراتژیک، بهویژه بمبافکنهای راهبردی توپولف-۹۵، که ستون فقرات نیروی هوایی روسیه هستند، نهتنها خسارات مادی به مسکو وارد کرد، بلکه غرور و اعتبار اطلاعاتی-امنیتی کرملین را به چالش کشید. اوکراین با انتخاب اهدافی در مناطق دوردست مانند ایرکوتسک (۶۰۰۰ کیلومتری مرز اوکراین) نشان داد که قادر است عملیات پیچیدهای را در قلب خاک دشمن اجرا کند. این اقدام را بهویژه در آستانه مذاکرات صلح، میتوان پیامی روشن به مسکو تفسیر کرد که کییف همچنان از موضع قدرت عمل میکند و آماده پذیرش شرایط تحمیلی نیست.
- تقویت موضع مذاکراتی اوکراین
در حالی که مذاکرات صلح در استانبول در جریان است و آمریکا و روسیه بر سر چارچوبهای صلح گفتوگو میکنند، اوکراین با این حمله تلاش کرد تا موضع خود را در میز مذاکره تقویت کند. کییف بهخوبی آگاه است که هرگونه توافق صلح بدون نمایش قدرت نظامی ممکن است به شرایطی منجر شود که منافع اوکراین، بهویژه بازپسگیری مناطق اشغالی مانند کریمه و دونباس، نادیده گرفته شود. این عملیات نشاندهنده عزم کییف برای اجتناب از پذیرش صلحی یکجانبه و تحت فشار است. به گفته تحلیلگران، اوکراین با این حمله به طرفهای مذاکره، بهویژه آمریکا و متحدان غربی، یادآوری کرد که بدون در نظر گرفتن خواست کییف، هیچ توافقی پایدار نخواهد بود.
- پاسخ به حملات اخیر روسیه و جبران فشار نظامی
حملات اخیر روسیه به زیرساختهای اوکراین، از جمله حملات موشکی و پهپادی به کییف در آوریل ۲۰۲۵ که منجر به خسارات بالا شد، فشار نظامی و روانی سنگینی بر اوکراین وارد کرده است. حمله پهپادی به پایگاههای روسیه میتواند بهعنوان پاسخی تلافیجویانه برای جبران این خسارات و بازگرداندن توازن روانی در جنگ تلقی شود. کییف با هدف قرار دادن داراییهای استراتژیک روسیه، مانند بمبافکنهایی که در حملات به اوکراین نقش دارند، قصد داشت توان تهاجمی مسکو را تضعیف کند و همزمان روحیه نیروهای اوکراینی و غیرنظامیان را تقویت نماید.
- بهرهبرداری از فرصت مذاکرات برای غافلگیری استراتژیک
برخی تحلیلها در شبکههای اجتماعی نشان میدهند که اوکراین از فضای مذاکرات صلح بهعنوان فرصتی برای غافلگیری استراتژیک استفاده کرده است. در حالی که مسکو و واشنگتن بر گفتوگوهای دیپلماتیک تمرکز داشتند، سرویسهای اطلاعاتی اوکراین، که یک سال و نیم برای این عملیات برنامهریزی کرده بودند، از کاهش احتمالی هوشیاری دفاعی روسیه بهره بردند. این حمله نشاندهنده استفاده کییف از زمانبندی دیپلماتیک برای وارد کردن ضربهای غیرمنتظره بود
- فشار بر متحدان غربی برای افزایش حمایت
در شرایطی که دولت جدید آمریکا تحت تأثیر مواضع دونالد ترامپ نسبت به کاهش حمایت از اوکراین تمایل نشان داده و مذاکرات صلح بدون حضور مستقیم کییف در جریان است، اوکراین با این عملیات به متحدان غربی خود پیام داد که همچنان بازیگری فعال و غیرقابل چشمپوشی در میدان جنگ است. زلنسکی بارها از کمبود تسلیحات، بهویژه سیستمهای دفاع هوایی، انتقاد کرده و این حمله میتواند تلاشی برای فشار بر غرب جهت تأمین تسلیحات پیشرفتهتر، مانند موشکهای دوربرد، باشد تا اوکراین بتواند در برابر فشارهای نظامی روسیه مقاومت کند
- ایجاد بازدارندگی در برابر تشدید حملات روسیه
با توجه به اظهارات پوتین در واکنش به این حمله، که مدعی شده «هیچ خط قرمزی باقی نمانده است»، اوکراین احتمالاً قصد داشت با این عملیات بازدارندگی ایجاد کند. کییف با نشان دادن توانایی خود برای هدف قرار دادن داراییهای استراتژیک روسیه، به مسکو هشدار داد که هرگونه تشدید حملات علیه اوکراین میتواند با پاسخهای مشابه و حتی شدیدتر مواجه شود. این اقدام بهویژه در شرایطی که روسیه همچنان حدود ۲۰ درصد از خاک اوکراین را در اختیار خود دارد، برای جلوگیری از تهاجمات جدید حیاتی است.
در مجموع حمله پهپادی اوکراین به پایگاههای هوایی روسیه در بحبوحه مذاکرات صلح، ترکیبی از انگیزههای نظامی، سیاسی و دیپلماتیک را دربردارد. به نظر میرسد کییف با این عملیات در نظ داشت نهتنها توان نظامی و اطلاعاتی خود را به نمایش بگذارد، بلکه تلاش کرد تا در مذاکرات صلح جایگاه بهتری کسب کند، روحیه ملی را تقویت و به روسیه و متحدان غربی پیام دهد که بدون در نظر گرفتن منافع اوکراین، هیچ صلح پایداری ممکن نیست. با این حال، این اقدام خطر تشدید تنشها را افزایش داده و میتواند پاسخهای تلافیجویانهای از سوی مسکو به دنبال داشته باشد، بهویژه در شرایطی که پوتین از «عدم وجود خط قرمز» سخن گفته است.
دلایل تأخیر کرملین در پاسخ
با وجود گذشت تقریبا ۲ روز از حمله اوکراین به پایگاههای نظامی روسیه، اما همچنان شاهد یک موضعگیری رسمی از کرملین، وزارت خارجه و یا وزرات دفاع روسیه در خصوص این عملیات نبودهایم؛ که این خود سوالات و ابهامات متعددی را در افکار عمومی ایجاد کرده است. در ادامه به برخی از دلایلی که میتواند پاسخی به این تاخیر مسکو باشد را مرور میکنیم.
- حفظ فضای مذاکرات صلح در استانبول
مذاکرات جاری در استانبول، که با میانجیگری ترکیه برگزار میشود، برای کرملین فرصتی برای کاهش فشار تحریمها و بهبود جایگاه بینالمللی این کشور است. از دیدگاه روسها، پاسخ نظامی فوری میتواند این مذاکرات را به شکست بکشاند و میانجیگران را از ادامه گفتوگوها دلسرد کند. مسکو بهدنبال حفظ این کانال دیپلماتیک است.
- ارزیابی پیامدهای دیپلماتیک در روابط با غرب
کرملین آگاه است که هرگونه پاسخ نظامی ممکن است واکنش غرب، بهویژه آمریکا، را برانگیزد، که اخیراً به اوکراین اجازه استفاده از تسلیحات دوربرد علیه خاک روسیه را داده است. از منظر روسها، تشدید تنشها میتواند به افزایش حمایت نظامی ناتو از اوکراین منجر شود، که موقعیت مسکو را در میدان نبرد و دیپلماسی تت تاثیر قرار دهد. این ملاحظه باعث شده کرملین با احتیاط عمل کند.
- نیاز به بازسازی توان نظامی و ارزیابی خسارات
خسارات وارده به بمبافکنهای راهبردی، بهویژه در پایگاههای مورمانسک و ایرکوتسک، نیازمند ارزیابی دقیق و بازسازی توان هوایی است. از دیدگاه روسها، پاسخ شتابزده ممکن است ضعفهای نظامی کنونی را آشکار کند و به اوکراین فرصت بهرهبرداری تبلیغاتی بدهد. کرملین در حال برنامهریزی برای پاسخی است که تواناییهای نظامی خود را به رخ بکشد.
- مدیریت فشارهای داخلی و اجتناب از تنشهای اجتماعی
در داخل روسیه، گروههای ملیگرا خواستار پاسخ قاطع به اوکراین هستند، اما کرملین نگران است که تشدید درگیریها نارضایتی عمومی را به دلیل هزینههای اقتصادی و تلفات انسانی افزایش دهد. از منظر روسها، تأخیر در پاسخ به مسکو اجازه میدهد تا افکار عمومی را مدیریت کرده و حمایت داخلی را برای هرگونه اقدام حفظ کند، بدون اینکه به بیثباتی منجر شود.
- جلوگیری از انزوای دیپلماتیک بیشتر
روسیه در حال حاضر تحت تحریمهای سنگین غرب قرار دارد و از دیدگاه کرملین، پاسخ نظامی گسترده ممکن است متحدان باقیمانده، مانند چین و هند، را در موضع دشواری قرار دهد. مسکو بهدنبال حفظ روابط دیپلماتیک با این کشورها است و هرگونه اقدام نظامی باید با در نظر گرفتن این روابط طراحی شود.
سناریوهای احتمالی مسکو به حملات پهپادی اوکراین
از منظر کرملین، حملات کییف چالشی است که نیازمند پاسخی قاطع، اما حسابشده است، بهویژه با توجه به پیامدهای دیپلماتیک آن. ملاحظات دیپلماتیک، بررسی میشود.
- تشدید حملات نظامی گسترده علیه اوکراین
از دیدگاه دولت روسیه، یکی از شدیدترین پاسخها میتواند تشدید حملات موشکی و پهپادی به زیرساختهای نظامی و غیرنظامی اوکراین، بهویژه در شهرهای کلیدی مانند کییف، خارکیف و اودسا باشد. این رویکرد با هدف بازسازی اقتدار نظامی مسکو و تنبیه کییف برای حمله به خاک روسیه طراحی میشود. پاسخی، مشابه واکنش مسکو به انفجار پل کریمه در سال ۲۰۲۲، میتواند بازدارندگی ایجاد کند و پیام قاطعی به اوکراین و حامیان غربیاش ارسال نماید. با این حال، این اقدام میتواند مذاکرات صلح در استانبول را به شکست بکشاند و واکنش شدید غرب، از جمله افزایش تسلیحات ناتو به اوکراین، را تحریک کند، که از نظر دیپلماتیک برای روسیه پرهزینه است.
- عملیات هدفمند علیه مراکز اطلاعاتی و فرماندهی اوکراین
دولت روسیه ممکن است به عملیات محدود و هدفمند علیه مراکز اطلاعاتی یا فرماندهان ارشد نظامی اوکراین متوسل شود، مشابه تلاشهای گذشته برای هدف قرار دادن زیرساختهای حساس کییف. این سناریو بهعنوان راهی برای تضعیف توان عملیاتی اوکراین بدون تشدید گسترده درگیری میتوان در نظر گرفت. این رویکرد میتواند خسارات را به حداقل برساند و در عین حال ضربهای مستقیم به سازماندهندگان حملات پهپادی وارد کند. با این حال، چنین عملیاتی ممکن است بهعنوان نقض قوانین بینالمللی تلقی شود و فشار دیپلماتیک بر روسیه را در مجامع جهانی، مانند سازمان ملل، افزایش دهد.
- افزایش فشار نظامی در مناطق مرزی
کرملین ممکن است با تقویت عملیات نظامی در مناطق مرزی، مانند کورسک یا بلگورود، یا تشدید حملات در دونباس، به اوکراین فشار وارد کند. از دیدگاه دولت روسیه، این سناریو میتواند کییف را در موضع دفاعی قرار دهد و منابع نظامی آن را پراکنده کند، بدون اینکه مستقیماً به اهداف غیرنظامی ضربه بزند. این رویکرد بهعنوان راهی برای حفظ توازن نظامی بدون به خطر انداختن مذاکرات صلح مطرح است. با این حال، این اقدام میتواند تنشها را در مرزها افزایش دهد و میانجیگران صلح، مانند ترکیه، را در موقعیت دشواری قرار دهد.
- جنگ سایبری و عملیات روانی
مسکو ممکن است به حملات سایبری علیه زیرساختهای دیجیتال اوکراین، مانند شبکههای برق، بانکها یا ارتباطات، روی آورد. از نظر دولت روسیه، این روش کمهزینهتر است و میتواند فشار روانی بر کییف وارد کند بدون اینکه به درگیری نظامی گسترده منجر شود. ترکیب حملات سایبری با انتشار اطلاعات نادرست، مانند متهم کردن اوکراین به اقدامات تروریستی، میتواند حمایت داخلی از دولت زلنسکی را تضعیف کند. با این حال، این رویکرد ممکن است واکنش دیپلماتیک غرب را به دنبال داشته باشد، بهویژه در شرایطی که حملات سایبری بهعنوان تهدیدی جهانی تلقی میشوند.
- دیپلماسی تهاجمی و تهدیدات لفظی
از منظر دیپلماتیکترین پاسخ، کرملین ممکن است به تهدیدات لفظی، مانند اشاره به استفاده از سلاحهای غیرمتعارف یا فشار بر ناتو، متوسل شود. دولت روسیه این رویکرد را بهعنوان راهی برای بازدارندگی بدون اقدام نظامی فوری میبیند. این استراتژی برای حفظ فشار روانی بر اوکراین و غرب بدون به خطر انداختن مذاکرات صلح قابل استفاده است. با این حال، تهدیدات لفظی، بهویژه اشاره به سلاحهای هستهای، میتواند انزوای دیپلماتیک روسیه را تشدید کند و حمایت کشورهای بیطرف مانند چین و هند را به خطر بیندازد.
تأثیر عملیات تارعنکبوت بر ثبات استراتژیک میان روسیه و آمریکا
حملات پهپادی اوکراین در تاریخ ۱ ژوئن ۲۰۲۵ به پایگاههای هوایی استراتژیک روسیه، از جمله اولنیا (مورمانسک)، بلایا (ایرکوتسک)، دیاگیلوو (ریازان) و ایوانوو، که به ادعای کییف به نابودی یا آسیب به ۴۱ بمبافکن راهبردی منجر شد، نهتنها ضربهای به توان نظامی روسیه وارد کرد، بلکه پیامدهایی برای ثبات استراتژیک و رقابت میان روسیه و ایالات متحده داشت. از منظر دولت و سیاستمداران روس، این حمله به پیچیدگیهای روابط استراتژیک میان این دو قدرت افزود.
بمبافکنهای راهبردی، مانند توپولف-۹۵، بخش کلیدی از سهگانه هستهای روسیه (هوایی، زمینی و دریایی) هستند و نقش مهمی در بازدارندگی استراتژیک این کشور ایفا میکنند. از دیدگاه دولت روسیه، خسارت به این بمبافکنها، حتی اگر محدود باشد، توانایی مسکو برای نمایش قدرت در برابر ناتو و آمریکا را تضعیف میکند. این امر میتواند برداشت ضعف را در میان رقبا ایجاد کند و ثبات استراتژیک را، که به تعادل قدرت میان قدرتهای هستهای وابسته است، مختل نماید.
با این حال، براساس اطلاعات موجود و تایید شده تا به اینجای کار کرملین معتقد است که هنوز ضربه قابل توجهی به توان هوایی هستهای این کشور وارد نشده است. مضاف بر اینکه در زرادخانههای زمینی و دریایی خود به میزان قابل توجهی استعداد وجود دارد تا این شکاف احتمالی را جبران کند.
- افزایش خطر تشدید غیرکنترلشده
از منظر سیاستمداران روس، این حمله میتواند خطر تشدید تنشها را افزایش دهد، بهویژه با توجه به اظهارات پوتین مبنی بر اینکه «هیچ خط قرمزی باقی نمانده است». اگر مسکو پاسخ نظامی شدیدی، مانند حملات گسترده به اوکراین، را انتخاب کند، ممکن است آمریکا و ناتو واکنش نشان دهند، بهویژه پس از اجازه واشنگتن به کییف برای استفاده از تسلیحات دوربرد علیه خاک روسیه.
این چرخه اقدام و واکنش میتواند ثبات استراتژیک را به خطر بیندازد، زیرا هر دو طرف ممکن است به سمت اقدامات پرخطرتر، مانند استفاده از تسلیحات پیشرفته یا حتی تهدیدات هستهای، کشیده شوند.
- تأثیر بر مذاکرات کنترل تسلیحات
مذاکرات کنترل تسلیحات، مانند پیمان استارت جدید، که در فوریه ۲۰۲۶ منقضی میشود، از منظر روسها تحت تأثیر این حمله قرار گرفته است. کرملین ممکن است این اقدام اوکراین را بهعنوان نشانهای از حمایت ضمنی آمریکا تفسیر کند، که اعتماد مسکو به گفتوگوهای دوجانبه با واشنگتن را کاهش میدهد. از دیدگاه برخی پژوهشگران روس، این حمله میتواند مذاکرات آینده را پیچیدهتر کند، زیرا مسکو ممکن است برای جبران خسارات، بر تقویت زرادخانههای خود تمرکز کند، که به نوبه خود ثبات استراتژیک جهانی را تضعیف میکند.
بهره سخن
در مجموع از منظر کرملین و نخبگان سیاسی روس، حملات پهپادی اوکراین یک تحقیر استراتژیک است که نیازمند پاسخی قاطع، اما حسابشده است. با این حال، پیامدهای دیپلماتیک، از جمله خطر شکست مذاکرات صلح، واکنش غرب و از دست دادن حمایت متحدان غیرغربی، مسکو را به تأخیر در واکنش واداشته است. دولت روسیه به دنبال پاسخی است که اقتدار نظامی و سیاسی خود را بازسازی کند، اما بدون به خطر انداختن دستاوردهای دیپلماتیک یا تشدید انزوای بینالمللی. سناریوهای محتمل از حملات نظامی گسترده تا دیپلماسی تهاجمی متغیر است، اما هر تصمیم با دقت و با توجه به تعادل میان قدرتنمایی و حفظ منافع بلندمدت اتخاذ خواهد شد.
12196858