چرا غنیسازی حقی غیرقابل مذاکره است؟!

باشگاه خبرنگاران جوان - بامداد شنبه به وقت تهران دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در جمع خبرنگاران با تکرار مواضع خصمانه خود گفت که «ایران اورانیوم غنیسازی نخواهد کرد، در غیر این صورت مجبور خواهیم شد به روش دیگری با این موضوع برخورد کنیم».
البته پیشتر مقام معظم رهبری در مراسم ۱۴ خرداد و در مرقد حضرت امام (ره) پاسخ پیرمرد پرحاشیه کاخ سفید را با این جمله دادند که "شما چه کاره هستید که ایران غنی سازی داشته باشد یا خیر؟ به شما چه"، اما اینکه چرا غنی سازی برای ما به قول وزیر خاجه کشورمان یک امر غیر قابل مذاکره است، ریشهای فنی و تا حدودی سیاسی دارد.
ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امینت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در این باره گفت «مقامات آمریکا حقیرتر از آن هستند که بخواهند برای ملت پیروز و سرافراز ایران دستوراتی را دیکته کنند، چراکه غنی سازی حق کاملا قانونی، مشروع و مطابق با مفاد معاهده ان. پی. تی است و اساسنامه آژانس بین المللی انرژی است و بر اساس ماده ۴ ان. پی. تی، صراحتا عنوان شده هر عضو از سه حق انکار ناپذیر تحقیق، توسعه، تولید و استفاده از انرژی هستهای میتواند برخوردار باشد.»
دستیابی به چرخه کامل غنیسازی سوخت هستهای، نماد اقتدار علمی و صنعتی یک کشور است و ایران با اتکای کامل بر دانش بومی و اراده ملی، با وجود فشارها و تحریمهای جهانی، به جمع قدرتهای بزرگ هستهای جهان پیوسته است و این دستاورد سرنوشتساز، نهفقط نمایش توانمندی فنی، بلکه بیانیهای روشن از استقلال علمی، پیشرفت فناورانه و شکستن انحصار جهانی در یکی از راهبردیترین عرصههای قرن است.
اما سابقه استفاده از دانش هستهای توسط ایران به دوره پیش از انقلاب اسلامی باز میگردد؛ در دهه ۱۹۵۰ با توافق میان رژیم پهلوی و آیزنهاور رئیسجمهور وقت آمریکا، مقرر شد که ایالات متحده در چارچوب برنامه موسوم به «انرژی اتمی برای صلح»، یک رآکتور تحقیقاتی و نیروگاه اتمی در ایران راهاندازی کند و پس از آن ایران به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (ان. پی. تی) پیوست و طبق آن متعهد شد که هیچگاه به دنبال بمب هستهای نرود.
به دنبال انقلاب مردم ایران، محمدرضا پهلوی از ایران فرار کرد و چند هفته بعد نیز انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. در آن زمان، شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی قرارداد ۲/۶ میلیارد دلاری ساخت دو نیروگاه در بوشهر را لغو کرد. یک سال پیشتر آمریکا قرارداد خود با ایران را یکطرفه لغو کرده و عرضه اورانیوم غنیشده برای استفاده رآکتور تحقیقاتی تهران را متوقف کرده بود و اولین بدعهدی آمریکا در موضوع هستهای از آن زمان آغاز شد.
در دهه ۱۹۹۰ شاهد گسترش بیشتر برنامه هستهای ایران با کمک چین و روسیه بود. در ژانویه ۱۹۹۰، ایران قراردادی با چین امضا کرد، اگرچه غنیسازی را مستثنی کرد. ایران و روسیه در ژانویه ۱۹۹۵ قراردادی را امضا کردند که بر اساس آن روسیه متعهد شد که رآکتور هستهای بوشهر را که توسط آلمان در دهه ۱۹۷۰ راهاندازی شده بود، تکمیل کند.
تا تابستان ۱۹۹۹، دانشمندان ایرانی با آبشاری از ۱۹ سانتریفیوژ موسوم به IR-۱ که در شرکت کالای الکتریک کار میکرد، اورانیوم غنیسازی کردند. پیش از این تاریخ دولت بیل کلینتون با این بهانه که احتمال میرود ایران به طور محرمانه به دنبال ساخت بمب هستهای باشد، قانون تحریمهای تجاری علیه ایران را به اجرا درآورد که هنوز هم این تحریمها پابرجاست.
البته روسای جمهور مختلف آمریکا مواضع مختلفی در خصوص غنی سازی ایران داشتند؛ دولت جورج دبلیو بوش از ایران خواست غنیسازی را متوقف کند، در حالی که باراک اوباما یک برنامه تحت نظارت دقیق و محدود در خاک ایران را پذیرفت. این امتیاز ایالات متحده در نهایت منجر به امضای برجام در سال ۲۰۱۵ شد که ایران را به مدت ۱۵ سال به یک انبار کوچک ۳۰۰ کیلوگرمی اورانیوم غنیشده تا حداکثر ۳.۶۷ درصد ایزوتوپ U-۲۳۵ محدود کرد. همچنین قرار بود تاسیسات ایران تحت نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) باشد.
پس از خطای استراتژیک ترامپ و خروج از برجام نوع فعالیت ایران تغییر کرد و سطح غنی سازی در چارچوب قوانین بین المللی با استفاده از ماشینهای نسل جدید افزایش پیدا کرد، اما توان بومی غنیسازی اورانیوم، بهعنوان رکن اساسی در تضمین تأمین پایدار سوخت برای راکتورهای تحقیقاتی کشور، اهمیت راهبردی بالایی دارد. بیش از یک میلیون بیمار ایرانی سالانه به آنها وابستهاند؛ رادیوداروهایی که در درمان بیماریهایی، چون سرطان، بیماریهای قلبی و اختلالات عصبی کاربردهای حیاتی دارند؛ و نبود استقلال در تأمین سوخت این راکتورها، کشور را در معرض وابستگی استراتژیک به منابع خارجی قرار میدهد، همچنین علوم مختلفی در دانش هستهای به هم پیوسته است که وجود یک چرخه علمی فعال میتواند باعث شود سطح علمی کشور به طور پیوسته به روز رسانی شود.
ظرفیت فنی و عملی ایران در غنیسازی اورانیوم، بهعنوان یک اهرم دیپلماتیک مؤثر، جایگاه راهبردی ایران را در مذاکرات بینالمللی، تقویت کرده است و همین موضوع است که باعث شده به طور پیوسته پرونده ایران محل بحث مقامات غربی باشد.
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان تنها کشور منطقه غرب آسیا که با تکیه بر دانش و توان بومی به فناوری غنیسازی اورانیوم در سطوح مختلف دست یافته است، در حالی که سایر کشورهای متمول منطقه هنوز به طور کامل وابسته به دیگر کشورها در حوزه هستهای هستند. ایران با عبور از این مرحله، بهعنوان کشوری با استقلال فناورانه در حوزه حساس هستهای شناخته میشود در نتیجه غنیسازی اورانیوم در ایران تنها یک اقدام فناورانه نیست، بلکه ابزاری استراتژیک در جهت تثبیت موقعیت ملی در نظام بینالملل چندقطبی و مقاومت در برابر سلطهطلبی فناوریمحور تلقی میشود.
همانطور که در ابتدا گفته شد؛ فناوری غنیسازی اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک فرآیند صنعتی یا علمی محدود نیست، بلکه پدیدهای «چندبُعدی و راهبردی» است که در تقاطع چهار حوزهی بنیادین قرار دارد: استقلال علمی، امنیت انرژی، مشروعیت حقوقی و قدرت ژئوپلیتیکی؛ لذا عبور از این حق و نادیه گرفتن آن تنها نایده گرفتن غنی سازی نیست بلکه از دست دادن قدرت منطقهای و ابزاری چندبُعدی برای حفظ استقلال کشور است و درست به همین دلیل است که مقامات آمریکایی میخواهند این حق را از ایران بگیرند.
منبع: خانه ملت
12198280