نبرد ترامپ و ماسک، شکافی در دل پوپولیسم تکنوکراتیک

در فضای پرآشوب سیاست آمریکا که سالهاست میان نمایش و واقعیت، قدرت و ثروت، و پوپولیسم و تکنوکراسی در نوسان است، فروپاشی رابطه دونالد ترامپ و ایلان ماسک را میتوان همچون زلزلهای در مرکز این توازن متزلزل دانست. رئیسجمهور آمریکا، که به تکرار از ماسک به عنوان «اولین رفیق» و «قهرمان آیندهنگر آمریکا» یاد میکرد، اکنون او را «مردی که عقلش را از دست داده» مینامد. این جدال رسانهای، تنها یک اختلاف شخصی نیست؛ بلکه نمودی از بحران عمیق در درون ائتلافهای محافظهکارانه و سرمایهسالارانهای است که ستون فقرات سیاست ترامپی را شکل میدهند.
یک جدایی پر سر و صدا در عمق سیاست آمریکایی
همهچیز از جایی شروع شد که ایلان ماسک، به شکلی غیرمنتظره، به مهمترین لایحه مالی ترامپ - موسوم به «لایحه بزرگ و زیبا» - حمله برد و آن را «چیز نفرتانگیز» خواند. او خواستار مرگ این لایحه در سنا شد و مدعی شد این بسته مالی در دل شب، بدون بررسی نمایندگان، تصویب شده است. ترامپ که بهشدت به این طرح افتخار میکرد، به سرعت واکنش نشان داد و گفت: «خیلی ناامید شدم. چون ایلان بهتر از هر کسی از مفاد این لایحه خبر داشت.»، اما این فقط آغاز یک جنگ تمامعیار بود.
ماسک پا را فراتر گذاشت و در اظهاراتی تندتر، مدعی شد اگر حمایتهای او نبود، ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ شکست میخورد. او همچنین مدعی شد که دولت آمریکا اسناد مربوط به جفری اپستین را مخفی کرده، چون ترامپ در آنها ذکر شده است. او حتی خواستار استیضاح رئیسجمهور شد. همزمان، ترامپ از طریق Truth Social حملات لفظی خود را افزایش داد و بارها ماسک را «دیوانه» و «خائن» خطاب کرد.
پایان یک «برومنس» در دل قدرت
تحلیلگران معتقدند رابطه ترامپ و ماسک از ابتدا نیز بر پایه نوعی نفعطلبی متقابل و نمایش قدرت شکل گرفته بود. ماسک، نماد سرمایهداری پیشرو تکنولوژیک، در جستجوی قدرت سیاسی بیشتر بود و ترامپ، بهدنبال تزریق مشروعیت اقتصادی به پروژههای پوپولیستی خود. اما همانگونه که مایکل وولف، زندگینامهنویس ترامپ، ماهها پیش پیشبینی کرده بود: «در دنیای کسانی که خود را پادشاه جهان میدانند، فقط یک نفر میتواند تاج بر سر داشته باشد.»
ترامپِ تهدیدکننده، نه رئیسجمهور مذاکرهگر
رویکرد رئیسجمهور به این بحران بیش از پیش نشان داد که ترامپ نه یک رهبر سازشپذیر، بلکه یک تاجر کینهتوز در لباس سیاستمدار است. تهدید به لغو قراردادهای میلیارد دلاری با اسپیسایکس و استارلینک، نشان داد چگونه ترامپ از ابزارهای دولت برای انتقامجوییهای شخصی استفاده میکند. این همان الگویی است که از آغاز ریاستجمهوری او وجود داشت: دولت بهعنوان ابزار شخصی، نه نهاد عمومی.
از سوی دیگر، ترامپ با واکنشهایی نظیر دعوت به استیضاح یا متهم شدن به پنهانکاری درباره اپستین، هیچگونه پاسخ حقوقی یا سیاسی نداد و صرفاً به توهینهای شخصی و حملات رسانهای متوسل شد. این شیوه برخورد نهتنها نشانی از ضعف شخصیت سیاسی اوست، بلکه تهدیدی برای نهادینه شدن هرگونه شفافیت و پاسخگویی در دولت فدرال است.
سقوط تسلا، هشدار به بازار یا هزینهای برای دموکراسی؟
واکنش بازار سرمایه نیز بهخوبی بازتابدهنده شدت بحران بود. در یک روز، تسلا بیش از ۹۹ میلیارد دلار از ارزش بازار خود را از دست داد. این اتفاق به روشنی نشان داد که بازیهای شخصی رئیسجمهور، میتواند نهفقط سیاست داخلی بلکه ساختار اقتصادی آمریکا را نیز متزلزل کند. اگرچه در ساعات بعدی خبر مذاکره تلفنی باعث بهبود نسبی قیمتها شد، اما زخم این سقوط به این زودیها التیام نمییابد.
شکاف در درون امپراتوری ترامپ
درگیری ترامپ و ماسک را میتوان آینهای از بحران عمیقتری دانست: بحران مشروعیت در دل نظامی که بر ثروت، نمایش، و منافع شخصی بنا شده است. ترامپ با سلاحهایی، چون تحقیر، تهدید و تخریب، نه تنها مخالفان که حتی دوستان سابق خود را نیز قربانی میکند. این درگیری نشانهای روشن از آن است که ترامپیسم، با وجود ظاهر یکپارچه، در درون خود گرفتار شکافهایی جدی است؛ شکافهایی که میتوانند بهزودی به فروپاشی سیاسی بزرگتری بینجامند.
منبع: ایندیپندنت
12197982