مادلین؛ نامی که از دل دریا برخاست

باشگاه خبرنگاران جوان - در میان قحطی و ویرانی، یک کشتی بینالمللی به نام مادلین که نام نخستین زن ماهیگیر غزه است، بهسوی این بندر محصور رهسپار شده در دل موجهای بلند مدیترانه، یک کشتی به سوی غزه در حرکت است؛ با مأموریتی بشردوستانه و نامی که روی بدنهاش نوشته شده: «مادلین» نامی آشنا برای ساحلنشینان این سرزمین و حالا نشانهای از مقاومت و همبستگی جهانی با مردم تحت محاصره غزه، اما کمتر کسی از چهرهای که این کشتی به یاد او نامگذاری شده خبر دارد: مادلین کولاب، نخستین و تنها زن ماهیگیر غزه.
سه سال پیش، الجزیره برای نخستین بار با مادلین کولاب، زن ۳۰ساله اهل شهر غزه، دیدار کرد. او آن زمان دو فرزند داشت و در انتظار تولد سومی بود. مادلین هر روز با قایق پدرش و تا جایی که قایقهای توپدار اسرائیل اجازه میدادند، به دریا میزد و در تور پربرکت خود، ماهیهایی را به ساحل میآورد تا در کنار تامین مایحتاج مردم، نانی هم برای خانوادهاش فراهم کند.
اما در مهر ۱۴۰۲ و با آغاز حمله اسرائیل، زندگی این زن و خانوادهاش نیز دگرگون شد. به گزارش الجزیره، پدرش در بمبارانی هوایی کشته شد و او در حالی که ۹ ماهه باردار بود، همراه خانواده از خانه گریخت؛ از غزه تا خانیونس، سپس رفح، دیرالبلح و در نهایت اردوگاه النصیرات. سرانجام، در ژانویه، با اجازه ارتش اسرائیل، به بقایای خانهشان در شهر غزه بازگشتند.
مادلین که حالا مادر چهار فرزند است، از شنیدن اینکه یک کشتی بشردوستانه به نام او در حال حرکت به سوی غزه است، بسیار متأثر شده. او میگوید «اندکی احساس غرور داشتم. این بالاترین شکل انساندوستی است، وقتی کسی خانه و زندگیاش را رها میکند تا در کنار غزه بایستد.» کشتی «مادلین» حامل گروهی از فعالان بینالمللی است که از جملهشان میتوان به گرتا تونبرگ، فعال محیطزیست سوئدی و ریما حسن، نماینده پارلمان اروپا از فرانسه، اشاره کرد.
همسر مادلین، خضر بکر، با نشان دادن عکسی از این کشتی در تلفن همراهش، از روزهایی میگوید که این زن از ۱۵سالگی با پدرش به دل دریا میرفت، ماهی صید میکرد و غذاهای دریایی مشهوری میپخت که مشتریان بسیاری در صف خریدشان بودند. اما حالا نه از قایق خبری هست، نه از تور ماهیگیری. جنگ همهچیز را نابود کرده؛ انبار ابزار ماهیگیری و قایقها به تلی از خاک بدل شدهاند.
مادلین میگوید: «ما همهچیز را از دست دادیم، ثمره یک عمر تلاش را. این فقط از دست دادن درآمد نیست؛ انگار هویتمان را از دست دادیم. دریا خانه من بود.» او از روزهایی میگوید که هفتهای ۱۰ بار ماهی میخوردند، اما اکنون در میانه قحطی، همان ماهیها به رؤیا بدل شدهاند. «اگر هم پیدا شود، گرانتر از توان ماست. آن چند ماهیگیری هم که باقی ماندهاند، جانشان را کف دست گرفتهاند تا چند تکه ماهی صید کنند.»
پس از بمباران خانه، اولین آوارگی خانواده، کوچ به خانیونس بود، جایی که مادلین بدون هیچگونه امکانات پزشکی و دارویی، فرزندش را به دنیا آورد. بلافاصله پس از زایمان، بیمارستان را ترک کرد، چون تختی برای او نبود. با نوزاد تازه متولد شدهاش به پناهگاهی بازگشت که حتی پتویی برای خواب نداشتند. «روی زمین خوابیدم. با نوزادم در آغوش. این خستگی فقط جسمی نبود، روحم له شده بود.» او حالا به زندگی در شرایطی رسیده که حتی شیرخشک و پوشک هم پیدا نمیشود.
جنگ، برداشت او از «سختی» را بهکلی تغییر داده. «در گذشته فکر میکردم زندگیمان سخت است، اما حالا دیگر کلمهای به نام «سخت» معنا ندارد و رنگ باخته. آنچه دیدهایم، تحقیر و گرسنگی و وحشت، فراتر از تصور است.» با وجود همه این رنجها، مادلین از ارتباطش با دوستان و فعالان همبستگی بینالمللی میگوید؛ کسانی که طی سالها با او آشنا شدند و از زبانش واقعیت غزه را شنیدند. آنها نهفقط دلگرمی عاطفی، بلکه کمکهای مالی اندکی نیز فرستادهاند تا او بداند که غزه فراموش نشده است.
منبع: روزنامه هفت صبح
12198135