عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی؛ خیانت به فلسطین یا توهم صلح؟

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حامد شهبازی* - در حالیکه نوار غزه زیر آوار جنگ و محاصرهای بیسابقه نفس میکشد و ملت فلسطین با دستان خالی در برابر ماشین جنگی رژیم صهیونیستی ایستادگی میکند، برخی دولتهای عربی با شتابی تأملبرانگیز بهسوی عادیسازی روابط با تلآویو گام برمیدارند. این در حالیست که جمهوری اسلامی ایران، با وجود فشارهای نظامی، رسانهای و سیاسی، همچنان بر اصول انسانی، اسلامی و راهبردی خود در حمایت از ملت فلسطین ایستاده است. این مقاله، به بررسی ابعاد ژئوپلیتیکی، اخلاقی و تاریخی این دو رویکرد متضاد میپردازد.
۱. ایران؛ صدای عدالتخواهی در برابر سازشکاری
موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مسئله فلسطین، نه یک شعار سیاسی، بلکه ریشهدار در اصول انقلاب اسلامی، آموزههای دینی و منافع راهبردی منطقهای است. برخلاف برخی دولتهای عربی که در پی منافع کوتاهمدت اقتصادی یا امنیتی، بهسوی عادیسازی با رژیم صهیونیستی رفتهاند، ایران با ایستادگی بر اصول خود، جایگاهی اخلاقی و تاریخی در میان ملتهای مسلمان و آزادگان جهان یافته است.
ایران با تأکید بر حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، مخالفت با اشغالگری و حمایت از مقاومت مشروع، خود را در جبههای قرار داده که نهتنها با وجدان عمومی جهان اسلام همراستاست، بلکه در راستای صلح پایدار و عادلانه در منطقه نیز تعریف میشود.
۲. عادیسازی روابط؛ مشروعیتبخشی به اشغال و خیانت به آرمان امت
پیمانهایی نظیر «ابراهیم» که با حمایت دولت ترامپ و در غیاب هرگونه پیششرط درباره حقوق فلسطینیان منعقد شدند، عملاً بهجای توقف اشغال، به آن مشروعیت بخشیدند. دولتهایی، چون امارات، بحرین، مراکش و سودان، با نادیدهگرفتن دههها اشغال، کشتار و تبعیض، بهنوعی شریک اشغالگر شدند.
بر اساس دادههای عرب بارومتر، حمایت مردمی از عادیسازی در کشورهای عربی پس از جنگ غزه در سال ۲۰۲۳ بهشدت کاهش یافته است. در مراکش، این حمایت از ۳۱٪ به ۱۳٪ سقوط کرده—نشانهای از شکاف عمیق میان دولتها و ملتها.
۳. رژیم صهیونیستی؛ تهدیدی ساختاری برای صلح و ثبات منطقه
تاریخ معاصر غرب آسیا نشان داده که رژیم صهیونیستی نهتنها عامل اصلی بیثباتی، بلکه بزرگترین تهدید برای صلح پایدار در منطقه است. از جنگهای مکرر با لبنان و سوریه گرفته تا ترور دانشمندان، حملات سایبری، بمباران غزه و تجاوز به حاکمیت کشورها، اسرائیل همواره در نقش یک بازیگر بحرانساز ظاهر شده است.
تحلیلگران مرکز پروژهٔ پژوهش و اطلاعرسانی خاورمیانه (MERIP) و روزنامه الاهرام مصر تأکید دارند که اسرائیل با تکیه بر حمایتهای آمریکا و سیاستهای توسعهطلبانه، بهدنبال تثبیت هژمونی نظامی خود در منطقه است—نه صلح.
۴. پیمانهای سازش؛ سرابی بیثمر و بیپشتوانه مردمی
پیمانهای سازش، تاکنون هیچگونه دستاورد ملموسی برای فلسطینیان یا حتی کشورهای عربی امضاکننده نداشتهاند. نه اشغال پایان یافته، نه شهرکسازی متوقف شده، و نه روند صلحی آغاز شده است. حتی اسرائیل نیز با متحدان جدیدش با سوءظن و تحقیر برخورد کرده و مسئله فلسطین عملاً از دستورکار این پیمانها حذف شده است.
در مقابل، ایران با وجود فشارهای بینالمللی، همچنان بر حمایت از مقاومت فلسطین تأکید دارد و این موضع را نهتنها وظیفهای دینی، بلکه مسئولیتی تاریخی و انسانی میداند.
۵. تجربه تاریخی: از کمپ دیوید تا ابراهیم؛ صلح بدون عدالت، دوام ندارد
تجربهٔ پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹ و پیمان صلح اردن در ۱۹۹۴ نشان داد که صلح بدون عدالت، نهتنها پایدار نیست، بلکه به انزوای سیاسی و بیاعتمادی مردمی منجر میشود. امروز نیز پیمان ابراهیم، با وجود تبلیغات گسترده، نتوانسته اعتماد ملتهای عرب را جلب کند و در عمل، به ابزاری برای تحکیم اشغالگری تبدیل شده است.
۶. ایران در جبههٔ درست تاریخ ایستاده است
در حالیکه برخی دولتهای عربی با چشمپوشی از جنایات اسرائیل، بهدنبال منافع زودگذر هستند، جمهوری اسلامی ایران با ایستادگی بر اصول انسانی و اسلامی، نهتنها از ملت فلسطین حمایت میکند، بلکه از صلح واقعی و پایدار در منطقه دفاع مینماید.
تاریخ نشان خواهد داد که عادیسازی بدون عدالت، نهتنها صلح نمیآورد، بلکه به تعمیق بحرانها و بیثباتی بیشتر منجر خواهد شد. ایران اما، با تکیه بر مردم، مقاومت و منطق، همچنان پرچمدار حمایت از مظلومان و مقابله با اشغالگری باقی خواهد ماند.
*دانش آموخته دکترای روابط بین الملل
12205233