خبرگزاری مهر - گروه دین و آئین- سمانه نوری زاده قصری: روسیه پهناورترین کشور دنیا در شمال اوراسیا یعنی در آسیای شمالی و اروپای شرقی است. از آنجایی که روسیه یک کشور پهناور است، تنوع فرهنگی در آن بسیار جالب توجه است، در هر گوشهای از آن میتوان فرهنگ و سنتهای متفاوتی را دید. روسیه در زمان حکومت شوروی با مسیحیت و ادیان دیگر مخالفت کرد و اولین دولتی را در تاریخ بشری مستقر ساخت که تمام نیروی خود را صرف امحای دین کرد. قانون مصوب ۱۹۹۷ (پس از فروپاشی شوروی) وجود مسیحیت، اسلام، بودا گرایی، و یهودیت را در تاریخ روسیه حائز اهمیت میداند.
«بنیاد مطالعات اسلامی روسیه» که فعالیت خود را از سال ۲۰۰۷ آغاز نموده است، همکاری مستمر علمی با مؤسسات آموزشی-پژوهشی روسی و غیر روس، دانشگاهها و مراکز علمی داشته و در حال حاضر به طور فعالانه ای، در حال توسعه و تقویت همکاریهای خود را با مراکز پژوهشی، حمایت از پروژههای علمی، انتشار کتاب به طور مشترک، تألیف، ترجمه و انتشار آثار در موضوعات مختلفی همچون تاریخ، فلسفه، هنر، تاریخ تمدن اسلامی، قرآن شناسی، ایرانشناسی، حقوق و اقتصاد اسلامی، کتاب کودک و … است.
از جمله مراکزی که بنیاد مطالعات اسلامی به صورت پیوسته با آنها همکاری دارد، انستیتوی نسخ خطی آکادمی علوم روسیه (سنت پترزبورگ)، انستیتوی فلسفه آکادمی علوم روسیه، انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه، دانشگاه دوستی ملل روسیه، انستیتوی اسلامی مسکو، مؤسسه اسلامی کوثر، دانشگاه دولتی تربیت معلم باشقیرستان، آکادمی مطالعات ایران در لندن، دانشگاه دولتی داغستان، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد بینالمللی اسرا، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و … میباشد.
در همین راستا با حمید هادوی مدیر بنیاد مطالعات اسلامی روسیه ابنسینا به گفتگو در خصوص وضعیت مسلمانان روسیه نشستیم که در ادامه بخش نخست آن تقدیم مخاطبان میشود:
*جمعیت مسلمان روسیه، مسلمانان مهاجر مناطق دیگر هستند یا بومی منطقه هستند؟
تفاوتی که بین مسلمانان در روسیه و کشورهای اروپایی است این است که در کشورهای اروپایی عمدتاً مهاجر و از کشورهای دیگر آمده اند. در حدود صد سال اخیر این مهاجرتها صورت گرفته ولی در روسیه مسلمانان سابقه شأن بالای هزار سال است و اخیراً هزار و ۱۰۰ سالگی شأن را جشن گرفتند. به این خاطر است که این افراد بومی این منطقه و در قسمت مرکزی روسیه مقیم بودند.
*کدام مناطق در روسیه منظورتان است؟
اطراف منطقه تاتارستان و اطراف ولگا بیشتر مد نظر است. اسلام در روسیه به عنوان یک دین تاریخی و بومی است و سابقه مسلمانان بسیار زیاد است. این سابقه به حدی است که اگر بخواهیم شهرهای مسلمانان مثلاً شهر کازان را با شهر مسکو که پایتخت روسیه است مقایسه کنیم سابقهاش بیشتر از هزار سال است ولی شهر مسکو حدود ۸۵۰ سال سابقه حضور مسلمانان را دارد. طبیعتاً مسلمانان در اینجا عمدتاً اهل سنت هستند و پیرو مذاهب حنفی و شافعی هستند. ۶۵ درصد حنفی که عمده اقوام تاتار هستند و تعداد جمعیتشان بالاست و بقیه شافعیها که فرقههای صوفی را تشکیل میدهند و بیشترین منطقه تمرکزشان در شمال قفقاز است که حالا منطقه داغستان و چچن را در بر میگیرد.
*جمعیت شیعیان در روسیه چقدر است؟
در کنار اقوام مسلمان سنی، شیعیان هم وجود دارند که البته از نظر تاریخی شاید شیعیان تاریخ حضورشان زیاد باشد اما مثل اهل سنت نیست. در اسناد تاریخی میگویند از دوران حکومت آلبویه در منطقه قفقاز، شیعیان در این مناطق حاضر بودهاند. شیعیان در اینجا عمده جمعیتشان آذربایجانیها هستند که به دو دسته تقسیم میشوند یک دسته تابعیت روسیه را گرفته اند و مقیم شدهاند. دسته بعدی مهاجرینی هستند که برای کار میآیند به خصوص بعد از فروپاشی بیشتر هم شده که برای کار میآیند اما اقامتهای طولانی دارند. عمده شیعیان، شیعیان آذری هستند. در کنار شیعیان آذری یک دسته دیگر وجود دارند که مهاجرین افغان هستند که جامعه بزرگی نیستند اما جامعه معتنابهی را تشکیل میدهند. تشکلها و جمعیتهای خوبی برای برنامههای مذهبی دارند. البته افغانها هم در اینجا دو دسته اهل سنت و شیعه را تشکیل میدهد. همین طور تازه مسلمانانی که به تازگی شیعه شدهاند نیز وجود دارند که از اقوام روس هستند و البته تعدادشان بسیار کم است. اینجا گروهی هم از اسماعیلیان از تاجیکهایی هستند که از تاجیکستان آمده و حالا در منطقه پامیر و بدخشان ساکن شده اند. تعداد اقوام بسیار زیاد است و اقوام مسلمان را بالای ۵۰ قوم شمرده اند.
*میتوان گفت میزان کلی مسلمانان روسیه چقدر است؟
آماری که وجود دارد آمار قومیتی است و بر اساس آن عددهایی گفته میشود.
یعنی آماری که بگویند جمعیت مسلمان چند میلیون نفر است، وجود ندارد؟
چرا این عددها را میگویند ولی میخواهم بگویم اینکه یک آماری گرفته شده که پرسیده باشند شما مسلمانی یا مسیحی وجود ندارد. آمار گرفته شده رسمی در روسیه آمار قومیتی است با توجه به اینکه قوم تاتار اکثریتشان مسلمان یا قومی دیگر اکثریتشان مسیحی است بر اساس آن عددها گفته میشود ولی خود مسلمانان تعداد را ۳۰ میلیون نفر ذکر کردهاند. البته در صحبت مقامات رسمی روسیه عدد ۲۵ میلیون ذکر شده که ۲۵ میلیون مسلمان در این کشور وجود دارد.
*اسلام چندمین دین رسمی روسیه محسوب میشود؟
اسلام دومین دین رسمی در روسیه است. چهار دین رسمی در روسیه وجود دارد که به ترتیب مسیحیت، اسلام، یهودیت و بودیسم است که بودیسم در شرق روسیه رواج دارد. اسلام به طور رسمی به عنوان دومین دین رسمی یاد شده است. مقامات روسیه در صحبتهایشان چندین بار عدد ۲۰ تا ۲۵ میلیون را گفتهاند. در صورتی که در گذشته مقامات روسیه از این عدد بالا امتناع میکردند چون در روسیه مشکلاتی بعد از فروپاشی پیش آمد و بخشی از این درگیریها مربوط به مسلمانان در چچن بود و نمیخواستند آمار مسلمانان را بالا اعلام کنند. اما حالا که دولت ارتباط خوبی با مسلمانان دارد. در مبحث مذاهب مختلف آمار دقیقی وجود ندارد در برخی اسناد شیعیان ۶۰۰ هزار نفر بیان شده است اما خود شیعیان حدود ۲.۵ میلیون نفر را اعلام کردهاند. البته این ۲.۵ میلیون شامل دو دسته هستند که یک دسته تبعیت روسیه را دارند و یک دسته مهاجرند.
*در صحبتهایتان گفتید که مسلمانان در دوران شوروی کمونیست شرایط سختی داشتند و دولت حاضر نبود تعداد مسلمانان را اعلام کند. مسلمانان روسیه بعد از فروپاشی شوروی در چه وضعی بودند و به چه شرایطی رسیدند؟
در دوره تزاری، حکومت مسیحی ارتدوکس و از نظر مذهبی خیلی مقید بودند و بر مسیحی بودن پافشاری میکردند همان موقع هم با مسلمانان مسائلی داشتند. گرچه از همان موقع مسلمانان به عنوان قوم رسمی در روسیه پذیرفته شده بودند و تأسیس اولین اداره دینی مسلمانان در روسیه در دوران کاترین دوم انجام شد. یعنی پذیرش مسلمان در روسیه مربوط به دوره تزاری است، طبیعتاً در دوره کمونیستی که دوره دین زدایی شروع شد به خصوص اوایل انقلاب اکتبر و مسائلی که اتفاق افتاد جلوی تمام فعالیتهای مذهبی را گرفتند. پذیرش اسلام مربوط به دوره تزاری است. در اوایل دوره کمونیستی و در اوایل انقلاب اکتبر جلوی تمام فعالیتهای مذهبی را گرفتند و مراکز مذهبی یا تغییر کاربری شد یعنی به اصطلاح امروزی به موزه و جای دیگر تبدیل کردند و یا دربهای آن را بستند.
گوشت حلال در قدیم به سختی پیدا میشد اما الان در فروشگاههای بزرگ و کوچک بخش حلال وجود دارد در زمینه خوراکیهای کودکان مثل ژله و … به خصوص مغازههای شبکههای بزرگ بخش حلال نوشته است و به راحتی میتوانید بخش حلال را پیدا کنید
این اتفاق تا دوران بحثهای جنگ جهانی ادامه داشت. اقوام مسلمانان در زمان جنگ به آنجا وارد شدند و کشتههای زیادی هم دادند. در دوره شوروی آزادی کمی به آنها داده شد. در آن زمان مسلمانان هم از آموزشهای دینی و هم از مراسمهای مذهبی حتی سادهترین مناسکهای مثل نماز یومیه محروم بودند. بعد از آن فضا باز شد تا مسلمانان هویت خود را بشناسند. اوایل فروپاشی اگر از یک مسلمان میپرسیدید فقط میدانست که مسلمان است و از کل اسلام این را میدانست که من مسلمانم و کلمه «الله اکبر» و پیامبر را میدانست و تنها اطلاعات اسلامی اش همین بود.
تشکلهای مسلمانان بعد از فروپاشی شکل گرفتند. ساختار روحانیت و ادارههای دینی شکل گرفت. مساجد شروع به ساخت و ساز کردند و تعداد مساجد بسته به اینکه در چه مکانی باشد دهها برابر شد. در مسکو، مسجدها افزایش پیدا نکرده اما در مناطق مسلمانی تعداد مساجد بسیار زیاد افزایش پیدا کرد. اگر آمار مسجد در کل روسیه هزار بود، ده برابر شد و همینطور در حال ساخت هستند.
*در خصوص غذا و صنعت حلال چطور؟
گوشت حلال و غذای حلال هم بعد از فروپاشی شوروی مطرح شد. اوایل (بعد از فروپاشی و ۱۰-۱۵ سال قبل) چنین چیزی را پیدا نمیکردید. اوایل وضعیت اقتصادی خراب بود و در مغازهها اجناسی نبود. بعد از ریاست ولادمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور، روسیه ساخت خود را آغاز کرد. به عنوان مثال دوستان دانشجویی که ۲۰ سال قبل در اینجا دانشجو بودند تعریف میکردند که برای گوشت حلال مجبور بودیم سفارش بدهیم و یا خودمان یک گوسفند را به صورت حلال ذبح کنیم. چون این کار غیرقانونی بود. یکی از دوستان دانشجو میگفت که ما خودمان در وان خوابگاه گوسفند کشتیم به این علت که گوشت حلال وجود نداشت.
گوشت حلال در قدیم به سختی پیدا میشد اما الان در فروشگاههای بزرگ و کوچک بخش حلال وجود دارد در زمینه خوراکیهای کودکان مثل ژله و … به خصوص مغازههای شبکههای بزرگ بخش حلال نوشته است و به راحتی میتوانید بخش حلال را پیدا کنید. حتی فروشگاههای اینترنتی وجود دارد که تخصصی کار حلال را انجام میدهند. مسلمانان در طول این زمان کم کم هویت خود را شناختند.
*در زمینه تشکلهای دینی چه اتفاقاتی افتاد؟
اصطلاحاً ادارههای دینی تأسیس شد. ساختار آنها مثل ساختارهای کشورهای اهل سنت است و با شیعه متفاوت است. در شیعه ساختار براساس مرجعیت، تحصیل و شاگرد پروری است و ساختار رسمی در شیعه نداریم و بیشتر سیستم براساس مرجعیت تعریف میشود. اما در اهل سنت، ادارات در دوران کاترین تأسیس شد به این صورت که یک روحانی رأس آن قرار و ذیل آن مساجد منطقه خود را تحت نظر خود میگرفت و این ادارهها در شورای مفتیان روسیه است که تمام روحانیون اصلی مناطق روسیه را در آنجا جمع میکرد و مرکز آن در مسکو است.
*بودجههای دولتی به مساجد تعلق میگیرد؟
با تأسیس اداره امور دینی روحانیت سازماندهی شد و مساجد مورد نظارت قرار گرفت. بخش عمده بودجههای مساجد را از طریق مردمی استفاده میکنند و حتی بودجههای دولتی و تسهیلات هم برای مساجد وجود دارد و تسهیلاتی را دولت عطا میکند که البته به دلیل گستردگی این کشور منطقه به منطقه متفاوت است. مثلاً در مسکو سیاست بر این است که تعداد مساجد افزایش پیدا نکند و کشور روسیه به عنوان کشوری مسیحی در پایتختش افزایش مسجد نداشته است.
*در مسکو چقدر مسجد داریم؟
۵ مسجد در مسکو داریم و مساجدی که وجود دارد به جز یک مسجد (مسجد جامع مسکو) که جدیداً در پارک پیروزی به یادبود پیروزی در جنگ جهانی دوم و یادبود کشتههای ادیان مختلف ساخته شده است، شهرداری یک کلیسا و یک مسجد و یک کنیسه ساخت و بقیه مساجد قدیمی و تاریخی هستند. کاری که دولت مسکو در حمایت از مسلمانان داشت این بود که در مرکز شهر مسجدی را اجازه بازسازی داد و حمایتهای مختلفی از آن شد و در افتتاح آن مسجد رئیس جمهور روسیه و مقامات مختلف از ایران حضور داشتند و در آن مراسم شرکت کردند.
مسجد جامع مسکو که با حضور ولادمیر پوتین و دیگر شخصیتهای روسیه افتتاح شد
*شیعیان مسجد خاص و اختصاصی ندارند؟
بعد از فروپاشی شوروی دو مسجد را بازسازی کردند، و مسجدی در آن منطقه ساخته شده است. در آن مسجد دو شبستان دارد که یک شبستان بزرگ در اختیار اهل سنت و یک شبستان کوچک دست شیعیان آذری بود. تا چندین سال از آن به عنوان مسجد شیعه یا مسجد آذریها یاد میشد و تنها مسجد شیعیان در مسکو است. به دلایلی و یک سری اختلافات این ساختمان مسجد مالک داشت و وقف نبود و بر اثر مسائلی که در مورد مالکیت آن به وجود آمد شیعیان به آن مسجد نمیروند. اختلافات چندین سال است که وجود دارد و از ۵-۶ سال پیش این اختلافات وجود داشت و تقریباً بیش از یک سال است که کلاً بسته شده است و برنامهای در آنجا برگزار نمیشود. البته شیعیان که متوقف نماندند و برای خود حسینیهها دارند و یا در رستورانها به مناسبتهای مختلف جمع میشدند و برنامه اجرا میکردند. با سیاستهایی که برای ساماندهی شیعیان از طریق نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و برخی مراجع به خصوص آیت الله سیستانی و آیت الله فاضل لنکرانی گذاشته شد، به شیعیان کمک میکردند اما عمدتاً فعالیتهایی از طریق مرکز اسلامی مسکو که توسط نمایندگی مقام معظم رهبری کمک و حمایت میشود، صورت میگیرد.
*رایزنهای فرهنگی ایران در این حوزهها چه کار میکنند؟
در قدیم یک بخش رایزنی فرهنگی بود و کل مباحث شیعیان از طریق رایزنهای فرهنگی انجام میشد. حجت الاسلام ایمانیپور که هم اکنون رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هستند حدود ۱۰ سال پیش رایزن فرهنگی ایران در روسیه بود و همه امور مربوط به شیعیان را پیگیری میکرد. یکی از فعالیتهای مؤثر و پیگیر که در دوره ایشان وجود داشت، حوزه امور مربوط به شیعیان بود که از طریق دفتر مقام معظم رهبری و از مجمع جهانی اهلبیت پیگیری میشد. حدود هشت سال است که مرکز فرهنگی اسلامی روسیه تأسیس شده و دارای نماینده و رئیس مرکز است. مرکز فرهنگی اسلامی روسیه این قبیل کارها را انجام میدهد و رایزنها مستقیماً در این مسائل ورود نمیکنند البته در هر برنامهای که لازم باشد، کمک میکنند ولی خود مرکز اسلامی مستقیماً فعالیتها را سامان میدهد.
*کارنامه ایران در نشر معارف اسلامی در روسیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از رسالتهای فرهنگی که ایران برای خودش در همهجا قائل شده، تبیین مباحث و معارف اسلامی از دیدگاه صحیح اسلامی است چون در حال حاضر جریانهای تندرو و تکفیری وجود دارد که چهره بدی از اسلام را به نمایش میگذارند. روسیه از قدیم به دلیل سابقه و جامعه مسلمانان مورد توجه بوده و پیش از این رایزنهای فرهنگی در این مسائل به صورت مستقیم فعالیت داشتند البته مراکز اسلامی هم یکسری رفتوآمدهای فرهنگی داشتند. رایزنهای فرهنگی در دوران خودشان فعال بودند ولی الان به دلیل وجود مراکز اسلامی و تقسیم کار، عمدتاً از طریق مراکز اسلامی این موضوع پیگیری میشود. البته رایزنها هم کارهایی انجام میدهند. یکی از مراکزی که سالها در روسیه فعالیت میکند، بنیاد مطالعات اسلامی ابنسینا است که از سال ۲۰۰۸ به طور رسمی در این بنیاد مشغول به کار هستیم. کار بنیاد ما عمدتاً علمی، پژوهشی و آموزشی است و فعالیت تبلیغی نداریم.
*فعالیتهای بنیاد مطالعات اسلامی ابنسینا تا کنون چه اثری داشته است؟
این بنیاد کارهایی از قبیل تولید منابع دینی و مطالعاتی در رشتههای مختلف اسلامشناسی، معارف اسلامی و حتی منابع اولیه اسلامی به طور مثال ترجمه قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه انجام داده است. بنیاد بیش از ۳۵۰ اثر به زبان انگلیسی منتشر کرده و در روسیه به عنوان کتاب سال انتخاب شده است و ارتباط خوبی با دانشگاهها و مراکز مسلمانها، برقرار میباشد و وظیفه انجام چنین اقدامی از جهت تولید محتوا بر دوش بنیاد گذاشته شده است. تولید کتاب در حوزه اسلامی منحصراً در دست بنیاد نیست و هنوز رایزنهای فرهنگی کارهایی در حوزه اسلامی و تولید کتاب انجام میدهند. مراکز دیگری هم وجود دارند که به این واسطه فعالیت میکنند ولی عمده تولید کتاب به زبان روسی در حوزه موضوعات مختلف اسلامی را باید بنیاد ما انجام دهد.
در حال حاضر منابع اسلامی در زبان روسی خوب است در حالیکه پیش از این به این کیفیت و شدت نبود البته کامل نیست و فرض کنید مجموع کارهایی که بنیاد ما، رایزنهای فرهنگی و مراکز مختلف انجام دادهایم، ۵۰۰ اثر باشد. با این تعداد نمیتوان گفت که همه چیز در دسترس است. اوایل ورود ما مسلمانان بخصوص شیعیان میگفتند که آرزویشان این بوده که کتابهایی با زبان روسی در اختیارشان باشد اما در حال حاضر کتاب با موضوع آشنایی با اسلام و مباحث احکام، سیره و تاریخ اهلبیت (ع) تا مباحث علمی مانند فلسفه، عرفان، قرآنشناسی، تفسیر قرآن، تاریخ تحلیلی اسلام، حتی علوم انسانی از دیدگاه اسلام وجود دارد. ما مجموعه آثاری در حوزه علوم انسانی از دیدگاه اسلام منتشر کردیم که مورد استقبال دانشگاهیها در روسیه یعنی شخصیتهایی که حتی مسلمان هم نیستند و محقق هستند و هم مورد استقبال مسلمانها قرار گرفته است.
مراکز آموزشی مسلمانی به ما میگویند که ما عمدتاً از این آثار استفاده میکنیم چون در این حوزه کتاب دیگری به زبان روسی وجود ندارد. در مجموع اقدام خوبی در این حوزه انجام شده که بخشی از آن، تولید منابع و تولید کتاب و بخشی دیگر کارهای ساماندهی روحانیون است. به طور مثال روحانیون مستقر بومی در روسیه و نه اعزامی از ایران و همچنین مراکز اسلامی بخصوص مراکز تجمعات شیعی حمایت و ساماندهی شدهاند. همچنین تجمعات شیعی در بیشتر شهرها و حسینیهها ساماندهی شدند علی الخصوص در بعضی از شهرها که امکان ساخت مسجد وجود داشت. بنابراین شیعیان توانستند در جاهای دیگر هم سازماندهی شوند که طبیعتاً با حمایت و کمک ایران بوده است. این کمک عمدتاً مربوط به دفتر مقام معظم رهبری و از طریق مجامع بینالمللی مانند مجمع جهانی اهلبیت یا سازمانهای دیگر و نهاد مرجعیت بوده و همه در این مسئله دست به دست هم داده اند.