وبگردی 18:30 - 06 آبان 1404
مهاجرت برای برخی هنرمندان ایرانی، نه آغاز راهی تازه، بلکه پایان آرام یک مسیر بود.

افول ستارگان هنر پس از مهاجرت

باشگاه خبرنگاران جوان ـ در سال‌های اخیر، مهاجرت برخی چهره‌های شناخته‌شده سینما و تلویزیون ایران، موجی از بحث و واکنش در افکار عمومی برانگیخته است. بسیاری از این بازیگران و مجریان، در زمانی که در ایران فعالیت داشتند، از محبوب‌ترین و پرکارترین چهره‌های هنری به‌شمار می‌رفتند؛ اما با خروج از کشور، نه‌تنها نتوانستند جایگاه حرفه‌ای خود را در خارج حفظ کنند، بلکه در مسیری افتادند که بیش از هر چیز به نوعی سقوط آرام در سکوت شباهت دارد.

نام‌هایی، چون مهناز افشار، حمید فرخ‌نژاد، احسان کرمی و پرستو صالحی دیگر نه با فیلم و نقش‌های ماندگار، بلکه با حضور در برنامه‌های سطح پایین اینترنتی، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و عکس‌های یادگاری در جمع خارج‌نشینان شناخته می‌شوند. چهره‌هایی که روزی ستاره جلد مجلات و قهرمان پرده‌های سینما بودند، حالا در قامت مجری برنامه‌هایی ظاهر می‌شوند که نه کیفیت حرفه‌ای دارد و نه مخاطب جدی.

مهناز افشار؛ از ستاره پرفروش تا مجری «زن روز»

مهناز افشار، یکی از چهره‌های محبوب و پرفروش سینمای ایران، در سال‌هایی نه‌چندان دور با فیلم‌هایی مانند نهنگ عنبر، برف روی کاج‌ها و سعادت‌آباد، یکی از مؤثرترین بازیگران بر ذائقه تماشاگر بود. اما با مهاجرت، این مسیر دگرگون شد.

او ابتدا تلاش کرد در پروژه‌های رسانه‌ای فارسی‌زبان خارج از کشور حضور داشته باشد، اما به‌دلیل ضعف محتوایی و نداشتن مخاطب جدی، این تجربه‌ها چندان موفق نبود. حالا افشار به اجرای برنامه‌های سرگرمی و سطحی روی آورده است؛ برنامه‌هایی که نه امتداد طبیعی مسیر هنری اوست و نه نشانی از درخشش آن ستاره سینمای ایران دارد؛ اجرایی که سطح قابل قبول هم ندارد.

حمید فرخ‌نژاد؛ قهرمان سینمای اجتماعی، تماشاگر پشت صحنه

حمید فرخ‌نژاد با نقش‌های ماندگارش در فیلم‌های اجتماعی و سیاسی، سال‌ها یکی از چهره‌های جدی و تأثیرگذار سینمای ایران بود. اما پس از خروج از کشور، نه در سینمای میزبان جایگاهی یافت و نه در میان جامعه مهاجر توانست نقشی فعال ایفا کند.

امروز او بیشتر در تصاویر و خبر‌هایی دیده می‌شود که حضورش را در پشت صحنه تئاتر‌ها یا دورهمی‌های کوچک ایرانیان خارج از کشور نشان می‌دهد؛ چهره‌ای که روزی با فیلم‌های پرمخاطب خود بحث‌برانگیز بود، حالا در سکوت و حاشیه فرو رفته است و هر از گاهی با رفتار‌های عجیب جلوی دوربین گوشی خود ظاهر می‌شود و تمام تلاش خود را برای از یادنرفتن می‌کند.

سینما و هنر، بیش از آن‌که شغل باشند، به «زمین فرهنگی» نیاز دارند. بازیگر، بدون مخاطب خود معنایی ندارد؛ و مخاطب، در جغرافیای فرهنگی خاصی تعریف می‌شود. بسیاری از هنرمندان مهاجر ایرانی، در این دام گرفتار شدند که تصور می‌کردند شهرت داخلی، قابل انتقال به هر نقطه‌ای از جهان است. اما شهرت، محصول زبان، فضا، رسانه و حافظه جمعی است. وقتی این عناصر حذف می‌شوند، ستاره نیز خاموش می‌شود. سؤال بسیاری این است که منبع درآمد او و امثال او در خارج از کشور چیست، وقتی نه در پروژه‌های هنری حضور دارند و نه کار قابل‌توجهی ارائه کرده‌اند.

احسان کرمی؛ مجری محبوب، کاربر پرهیاهو

احسان کرمی، یکی از مجریان پرانرژی و پرطرفدار ایران بود؛ اجراهایش در برنامه‌های زنده و فرهنگی، بخش مهمی از خاطره رسانه‌ای مخاطبان را تشکیل می‌داد. اما با مهاجرت، این تصویر به‌کلی تغییر کرد.

کرمی حالا بیشتر در قالب ویدیو‌های اینترنتی ظاهر می‌شود که بیشتر رنگ هیجان و شوخی دارند تا حرفه‌ای‌بودن رسانه‌ای. از اجرای برنامه‌های مهم تا شرکت در محافل حاشیه‌ای؛ مسیری که از مجری جدی و محبوب تلویزیون به چهره‌ای اینستاگرامی ختم شده است.

پرستو صالحی؛ از زیر آسمان شهر تا مجری عشق ابدی

پرستو صالحی در دوران فعالیتش در تلویزیون، در نقش‌هایی حضور داشت که برای مخاطبان ماندگار شد. اما امروز نام او نه در تیتراژ سریال‌ها، بلکه در فهرست مجریان برنامه‌هایی، چون «عشق ابدی» دیده می‌شود؛ برنامه‌هایی با محور احساسات سطحی و روابط شخصی که نه با سابقه بازیگری او همخوان است و نه محتوای حرفه‌ای دارد.

او مانند بسیاری از هم‌نسلان مهاجرش، در فضای رسانه‌ای غربت به‌دنبال راهی برای دیده‌شدن است؛ اما این دیده‌شدن، بیشتر از جنس مصرف مجازی است تا هنر واقعی.

ارژنگ امیرفضلی؛ صدای معترضِ دل‌تنگ

ارژنگ امیرفضلی، بازیگر طنزپردازی که در ایران چهره‌ای محبوب بود، پس از مهاجرت نیز بار‌ها در شبکه‌های اجتماعی از شرایط زندگی در خارج از کشور گلایه کرده است. او در ویدیوهایش از «سختی‌های روزمره» و «پشیمانی از مهاجرت» سخن می‌گوید؛ اعترافی صادقانه از هنرمندی که فهمیده غربت، آن‌قدر‌ها هم رؤیایی نیست.

شهرتی که از مرز عبور نکرد

رضا لسانیان، جامعه‌شناس فرهنگ و رسانه، در گفت‌و‌گو با فارس می‌گوید: «مشکل بسیاری از هنرمندان مهاجر این است که فکر می‌کنند شهرت یک کالاست که می‌توان آن را با خود از مرز عبور داد، در حالی‌که شهرت یک قرارداد اجتماعی است؛ میان هنرمند و جامعه‌ای که او را می‌شناسد. وقتی این جامعه از بین می‌رود، آن قرارداد هم باطل می‌شود.»

واقعیت این است که بسیاری از این چهره‌ها، در غربت نه تماشاگر دارند و نه بستر فرهنگی. جامعه میزبان آنها را تنها به عنوان «چهره ایرانی مهاجر» می‌شناسد، نه هنرمند. در نتیجه، نقش‌ها، معنا و حتی هویت حرفه‌ای‌شان در سکوت محو می‌شود.

در غربت، آنها نه در سینمای میزبان جایگاهی دارند و نه در میان جامعه‌ی مهاجر می‌توانند نقش فعالی ایفا کنند. نتیجه، حضور در برنامه‌های سطح پایین و رسانه‌های زرد است؛ جایی که تنها ارزش، جنجال و دیده‌شدن لحظه‌ای است. برخی از این چهره‌ها برای حفظ نام خود، ناچار به اتخاذ مواضع سیاسی و رسانه‌ای شدند که نه از باور هنری، بلکه از نیاز به دیده‌شدن ناشی می‌شد.

مهاجرت این بازیگران، تصویری روشن از تضاد میان هنر اصیل و مصرف‌گرایی رسانه‌ای در غربت ارائه می‌دهد. در ایران، حتی با وجود محدودیت‌هایی که آنها می‌نامند، در بستری از تعامل فرهنگی و اجتماعی رشد کرده بودند؛ اما در بیرون از این بستر، تبدیل به کاراکتر‌هایی در چرخه تولید محتوای لحظه‌ای شدند..

رفتار رسانه‌ای آنها – از عکس‌های بدون محتوا تا اظهارنظر‌های شتاب‌زده – نشانه‌ای از این بی‌قراری در یافتن معناست.

در میان تمام این تجربه‌ها، شاید دردناک‌ترین بخش، سکوت بسیاری از این چهره‌هاست. سکوتی که از پشیمانی نمی‌گوید، اما در لحن و نگاه‌شان دیده می‌شود. سکوتی که گاه در قالب افسردگی یا کناره‌گیری از فعالیت هنری خود را نشان می‌دهد. واقعیت این است که غربت، برای هنرمند، فقط دوری از وطن نیست؛ دوری از تماشاگر است.

بازیگری که در ایران، با نقش و دیالوگ و احساس به مردمش پیوند داشت، در غربت تنها می‌ماند، چون زبانش دیگر شنیده نمی‌شود؛ و این شاید بزرگ‌ترین درس برای نسلی باشد که هنوز رویای درخشش در بیرون از مرز‌ها را در سر دارد؛ ستاره بودن، فقط به استعداد نیست و به سرزمینی نیاز دارد که نورش را بفهمد.

منبع: فارس


12238135
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها

مهمترین اخبار وبگردی

وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» در روزی که به نام پرستار و به افتخار ولادت حضرت زینب (س) نام‌گذاری شده است، بار دیگر می‌توان به نقش چندوجهی زن در جامعه نگریست.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» نماینده ولی فقیه در دانشگاه بقیه الله گفت: سلامت معنوی مفهومی چندبعدی است که با ایجاد هماهنگی میان جسم، روان و باور‌های درونی، به انسان توان عبور از دشواری‌های زندگی را می‌دهد.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» رئیس انجمن سکته مغزی با تاکید بر اینکه هر دقیقه برای درمان سکته مغزی حیاتی است، گفت: تبلیغات درمانی مانند استفاده از زالو و روش‌های غیرعلمی اشتباه و خرافی است.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» فروش انگشت‌های مصنوعی که به طور عمده بر زنان متمرکز شده، یکی از نماد‌های بارز بحران هویت است.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» مهاجرت برای برخی هنرمندان ایرانی، نه آغاز راهی تازه، بلکه پایان آرام یک مسیر بود.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» میدان انقلاب به محلی برای بازآفرینی تاریخ و نمایش نماد مقاومت و هویت ملی تبدیل می‌شود.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» از اواخر مردادماه که آمریکا با اعزام ناوهای نیروی دریایی، تنش با ونزوئلا را افزایش داد، قصد از حضور این نیروها را مبارزه با قاچاق مواد مخدر اعلام کرد اما بحث از قاچاق مواد مخدر به تغییر نظام کاراکاس تغییر یافت.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» در حالی‌که در تجارت الکترونیکی رسمی سهم زنان از مالکیت کسب‌وکارها حدود ۲۵ درصد و از متقاضیان جدید اینماد ۳۲ درصد اعلام شده است، در تجارت اجتماعی این نسبت بیش از دو برابر است.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» شِین کاپلان جوان ۲۷ ساله، نیویورکی و بنیان‌گذار پلی‌مارکت به‌عنوان نخستین میلیاردر بزرگ نسل Z شناخته می‌شود.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» طبق پژوهش محققان، آموزش هوش مصنوعی با محتوای کم کیفیت و بی ارزش، باعث پوسیدگی مغز و در نتیجه آسیب شناختی ماندگار می‌شود.

مشاهده مهمترین خبرها در صدر رسانه‌ها

صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است