هیچ زنی دستتنها نمیتواند مادر خوبی شود

باشگاه خبرنگاران جوان - دیوید گریبر، انسانشناسِ فقید بریتانیایی، در سال ۲۰۱۸ نوشت «به نظر میرسد، بر اساس قاعدهای کلی در جامعهمان، هرچه منفعتی که از کارِ کسی نصیب دیگران میشود بیشتر جلوی چشم باشد، احتمال اینکه کارش بیمزدومنت بماند بیشتر است». این حرف را مادران بهتر از کس دیگری درک میکنند. آنها ساعتهای بیپایانی از روزشان را صرف کاری میکنند که از فرط اهمیت و سختی، بهدرستی «مقدس» پنداشته شده است، اما کارشان چنان بدیهی قلمداد میشود و چنان نادیده گرفته میشود که باورنکردنی است.
مادرانی که تازه صاحب فرزندی میشوند، هرچقدر هم خودشان را آماده کرده باشند، ته دلشان خالی میشود. مراقبت از بچه به تعبیر جیا تولنتینو، نویسندهی نیویورکر، آنقدر «تحقیرآمیز و خارقالعاده و تمامنشدنی» است که تواناترین و خلاقترین مادرها را هم بهسرعت از پا میاندازد.
مادری کردن دشوار است، اما باید به این مسئله هم توجه کنیم که این دشواری در زمانهی ما دوچندان شده است، نه به خاطر آنکه زنان دیگر نمیخواهند بچهدار شوند، بلکه به دلیل شرایط اجتماعی خاصی که همهی وظایف مراقبت از کودک را بیرحمانه بر دوش مادر میاندازد. آنجلا گاربس در کتاب جدیدش به نام کار حیاتی: مادری بهمثابهی تحول اجتماعی مینویسد: «مادربودن فقط برای آنهایی نیست که فرزندی به دنیا میآورند» و پرورش فرزندان «نه سرگرمی شخصی است، نه وظیفهی فردی. یک مسئولیت اجتماعی است، مسئولیتی که حمایت همهجانبهی جامعه را میطلبد».
گاربس که خود یکی از بچههایش را همزمان با همهگیری کرونا به دنیا آورده، میگوید تجربهی انزوایی که کرونا در جامعه به وجود آورد، برای او یادآور تنهایی دلهرهآوری بود که بعد از بهدنیاآمدن بچهاش تجربه میکرد. وقتی همه میگفتند چطور قرنطینه آنها را از پا درآورده است، بهتر درک میکرد که بچهداری چطور مادرها را از پا درمیآورد.
ژاکلین رُز، استاد دانشگاه برجستهی بریتانیایی، در کتابِ مادران: جستاری در باب عشق و قساوت، میگوید «فقط مادران نیستند که اگر نتوانند با دنیای گستردهتر ارتباط برقرار کنند درمیمانند». بسیاری از رسوم امروزیِ مربوط به مادرشدن، مثل مهمانیهای زنانهی سیسمونی یا گروه واتساپیِ مامانها، به ما میفهمانند که مراقبت از بچهها پروژهای است که زنان نمیتوانند بدون کمک دیگران از عهدهی آن برآیند. مراقبت از فرزندان باید جمعی و عمومی باشد، یعنی حمایت عاطفی و محبتی که توقع داریم زنان نثار فرزندانشان کنند نباید به مادران یا پدر و مادرهایشان محدود باشد.
همین نگاه انحصاری به مادری سبب شده بخش زیادی از پتانسیل اجتماعی فرزندپروری از دست برود. مادری احتمالاً حیاتیترین و مفیدترین کاری است که در جامعه وجود دارد، اما بیاهمیت قلمداد شدن آن، زنان (و همینطور مردان) را از آن دور کرده. رُز در تعبیری خارقالعاده مینویسد: در دنیایی آرمانی «هر کس میتواند خود را مادر بداند».
گاربس بهدنبال شکلی از مادری است که بتواند «با بهرهگیری از ارتباط و هوش و هنر، با ملال و یکنواختی و انزوا» مقابله کند. او میپرسد «مادریکردن چطور میتواند راهی باشد برای مقابله و مبارزه با تنهایی و سنگینیِ باری که بچهداری بر دوشمان گذاشته است؟». به اعتقاد او، قرار نیست مادرشدن به معنی تندادن به ساختاری پوسیده باشد، مادری میتواند ابزاری برای طغیان علیه آن باشد. راهی برای آفریدنِ نظمی جایگزین که در آن، زایمان نه باعثِ سرکوب قوهی تفکر و ابتکار، که نقطهی سرآغاز مبارزه در راه عدالت و انصاف است.
منبع: ترجمان علوم انسانی
12230105