عصبانیت ضدانقلاب از آرامش مردم ایران

باشگاه خبرنگاران جوان- در روزهای اخیر، یک ویدیوی جنجالی از «آرش علایی» خبرنگار شبکهٔ اینترنشنال منتشر شد. او در این ویدیو میگوید «سالهاست مردم از من میپرسند اینها کی میرن! [کی حکومت ایران براندازی میشود]از یکی از دوستان آمریکاییام که کار اطلاعاتی کرده پرسیدم. او گفت: تا وقتی جاده چالوس و جاده هراز باز است و مردم به سفر میروند، در ایران انقلاب نخواهد شد.»
این جملهٔ ساده، اما پر معنا، بار دیگر نشان داد که رسانههای فارسیزبان و معاند و البته سرویسهای اطلاعاتی بیگانه تا چه اندازه رفتار و زندگی روزمرهٔ مردم ایران را رصد میکنند. آنها فقط پیگیر تحولات سیاسی نیستند. بلکه حتی جزئیترین نشانههای شادی و رفاه مردم را بررسی میکنند. چون شاد بودن مردم، بزرگترین تهدید برای اهدافشان است.
شادی مردم رسانههای معاند را میسوزاند!
رسانههای ضدانقلاب سالهاست نشان دادهاند که از شادی، آرامش و موفقیت مردم ایران عصبانی میشوند. برایشان مهم نیست مردم در آرامش سفر کنند، تیم ملی افتخار بیاورد یا خانوادهها روزهای تعطیل را کنار هم بگذرانند؛ هر بار که مردم لبخند میزنند، آنها از درون میسوزند و جالب اینکه تلاشی برای پنهان کردن این سوزش و جلز و ولز درونی نمیکنند!
نمونهٔ روشن این موضوع، واکنش مصی علینژاد و برخی از افراد مشابه او، به شادیهای مردم است. در موارد مختلف، از جمله جشنهای ملی یا ورزشی، آنها آشکارا ابراز ناراحتی کردهاند و حتی لب به توهین و فحاشی گشودهاند.
در قهرمانی اخیر تیم ملی کشتی ایران هم همین جریانها به جای همراهی با مردم، به کنایه و حمله روی آوردند و نشان دادند که شادی مردم برایشان غیرقابل تحمل است.
در گذشته هم بارها از موفقیتهای کوچک و بزرگ مردم ابراز نارضایتی کردهاند و برخی اوقات این نارضایتی را تا سطح سازمانهای بینالمللی هم بردهاند. مثلاً تلاش کردند درخواست محرومیت ایران از رقابتهای ورزشی جهانی را در فضای مجازی ترند کنند.
رصد دقیق شادی، از جاده چالوس تا شبکههای اجتماعی
این رسانهها نهتنها از شادی مردم ناراحتاند، بلکه آن را با دقت رصد هم میکنند. تا حدی که خبرنگار اینترنشنال، تردد در جادههای شمالی کشور را به عنوان «شاخص انقلاب یا عدم انقلاب» معرفی میکند!
اینکه ترافیک جاده چالوس یا هراز برای آنها مهم است، یعنی هر لحظه منتظرند مردم از شادی و آرامش دست بکشند. صراحتاً هم میگوید «انگار هیچ تحریمی وجود ندارد و مردم هیچ فشاری احساس نمیکنند!» این خبرنگار با وقاحت پا را فراتر میگذارد و ادامه میدهد «مردم خجالت و رودربایستی را هم کنار گذاشتهاند و عکسهای این خوشیها و سفرهایشان را هم منتشر میکنند.» انگار مردم باید بابت آرامش و شادیشان به معاندان پاسخگو باشند و خجالت بکشند!
بنابراین انتشار تصاویر سفرها و تفریحات مردم در فضای مجازی هم برای آنها به یک معضل تبدیل شده است. چون نشان میدهد فشارها و تحریمها نتوانسته زندگی مردم را فلج کند.
اعتماد اقشار مختلف مردم به امنیت کشور
یکی از واقعیتهای مهم این است که چه قشر برخوردار که هر هفته به راحتی سفر میرود، چه قشر کمبرخوردار که با امکانات کمتر، اما با همان علاقه به تفریح و زندگی روزمره ادامه میدهد، هر دو در یک چیز مشترکند: اعتماد به امنیت کشور.
این اعتماد باعث شده مردم در آرامش زندگیشان را بگذرانند؛ صبح سر کار بروند، عصر به خانه بازگردند، بعضی اوقات آخر هفتهها به سفر کوتاهی بروند و به بهانههای مختلف در کنار خانوادهشان شادی کنند.
این امنیت و آرامش برای رسانههای معاند دردناک است، چون نشان میدهد حتی در اوج فشارهای اقتصادی و سیاسی، جامعهٔ ایران که متشکل از همین مردم است، همچنان پایدار است.
سوختن از آرامش مردم با وجود فشارهای خارجی
اکنون که مکانیسم ماشه هم فعال شده و تهدیدهای بینالمللی علیه ایران شدت گرفته است، باز هم مردم با آرامش زندگیشان را ادامه میدهند. این پایداری و اقتدار، یکی از واقعیتهایی است که رسانههای معاند نمیتوانند آن را تحمل کنند.
آنها انتظار داشتند با فشار اقتصادی و سیاسی، مردم دچار فروپاشی روحی شوند؛ اما در عمل، مردم همچنان با آسودگی خاطر به زندگی و تفریح ادامه میدهند، آخر هفتهها به شمال میروند، جوجه میزنند و تصاویرش را هم بدون رودربایستی با شبکههای معاند، در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند!
این همان نقطهای است که بیشترین «جلز و ولز» را برای رسانههای ضدانقلاب ایجاد میکند: مردمی که با وجود مشکلات، شاد، مقاوم و متحد باقی ماندهاند.
استفادهٔ ابزاری از اعتراض و خون مردم
در کنار این موارد، جریان معاند تلاش کرده از هر اتفاق تلخی هم برای ضربه زدن به انسجام ملی و ایجاد بلوا استفاده کند.
تجمعات خانوادههای قربانیان پرواز اوکراینی در خارج از کشور نمونهای از این سوءاستفاده است. این تجمعات توسط رسانههای معاند تبدیل به سکویی برای مطالبهٔ تحریم، فشار سیاسی و حتی محدودیت نظامی برای ایران شد. به گونهای که برخی صراحتاً گفتند «آسمان ایران امن نیست» و به همین بهانه گفتند «ایران نباید موشک داشته باشد.»
[بماند که مرداد همین امسال، دادگاه عالی انتاریو با تایید حکم قبلی، شرکت هواپیمایی اوکراین را به عنوان مقصر حادثه، به پرداخت غرامت کامل به خانوادههای قربانیان پرواز PS۷۵۲ محکوم کرد.]این تلاشها هم نه از سر دلسوزی برای خانوادهها، بلکه از سر ناراحتی از آرامش و اقتدار مردم ایران بود.
[البته این واقعیت را هم فراموش نمیکنیم که سه روز بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی، و دقیقاً زمانی که سردار شهید حاجیزاده مسئولیت حادثه را بر عهده گرفتند، براندازان و شبکههای رسانهایشان ناگهان عزادار شدند و خونخواه قربانیان!]حرف آخر...
خط اصلی رسانههای فارسیزبان معاند روشن است؛ آنها از شادی مردم ایران میسوزند. از قهرمانی ورزشی تا سفرهای خانوادگی. از شلوغی جادههای شمال تا پایداری در برابر فشارهای خارجی. از اعتماد مردم به امنیت کشور تا انسجام اجتماعی.
برای آنها مهم نیست چه اتفاقی بیفتد؛ مهم این است که شادی مردم ادامه نداشته باشد. چون شادی مردم یعنی امید به آینده، انسجام ملی و شکست کامل پروژههای رسانهای معاندان.
همین که با وجود مشکلات اقتصادی، فشارهای خارجی و حتی فعال شدن مکانیسم ماشه، مردم ایران در امنیت، آرامش و شادی زندگی میکنند، بیش از هر چیز، رسانههای معاند را میسوزاند!
منبع: فارس
12231136