دور چهارم مذاکرات؛ گامهای لرزان در مسیر دیپلماسی

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - دور چهارم این گفتوگوها ترکیبی از مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم را وعده میدهد؛ اما آیا این دیدار میتواند پلی به سوی تفاهم باشد یا صرفاً نمایشی دیپلماتیک در برابر فشارهای فزاینده؟
عمان، میانجی آرام در طوفان مذاکرات
عمان بار دیگر صحنه مذاکرات حساس ایران و آمریکا شده است. بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، با اعلام برگزاری دور چهارم مذاکرات در مسقط، بار دیگر بر نقش کلیدی این کشور در کاهش تنشهای بینالمللی تأکید کرد. این مذاکرات، که در ادامه سه دور پیشین در مسقط و رم برگزار میشود، نشاندهنده اعتماد طرفین به عمان بهعنوان بستری برای گفتوگوهای سازنده است. البوسعیدی در پستی در شبکه اجتماعی ایکس، با لحنی امیدوارکننده از هماهنگی با هر دو طرف خبر داد و این مذاکرات را گامی در راستای «صلح، امنیت و ثبات منطقهای و جهانی» توصیف کرد.
اما چرا عمان؟ این کشور نهتنها از روابط حسنه با ایران و آمریکا برخوردار است، بلکه سابقه طولانی در میانجیگری، از جمله در مذاکرات منجر به توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام)، دارد. عمان، برخلاف دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، توانسته است با حفظ بیطرفی، فضایی فراهم کند که در آن گفتوگوهای حساس بدون دخالتهای خارجی پیش برود. این نقش، بهویژه در شرایطی که آمریکا تحت فشار متحدان منطقهای خود، بهخصوص رژیم صهیونیستی قرار دارد، از اهمیت مضاعفی برخوردار است. تغییر مکان دور چهارم از رم به مسقط که به دلایل لجستیکی اعلام شد، نشاندهنده تمایل طرفین به ادامه گفتوگوها در فضایی امن و آشنا است. اما این تغییر، آیا نشانهای از پیچیدگیهای فنی مذاکرات است یا تلاشی برای مدیریت انتظارات عمومی؟
خطوط قرمز و آرزوهای بزرگ: مواضع ایران و آمریکا
مذاکرات مسقط، در حالی به چهارمین دور خود میرسد که مواضع ایران و آمریکا همچنان فاصلهای عمیق را نشان میدهد. از یک سو، استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، با صراحت از لزوم «عدم غنیسازی» در ایران سخن گفته و برچیدن تأسیسات هستهای نطنز، فردو و اصفهان را بهعنوان خط قرمز واشنگتن مطرح کرده است. او در گفتوگویی با بریتبارت، وبسایت خبری و نظری آمریکایی، تأکید کرد که ایران باید سانتریفیوژهای خود را جمعآوری کرده و ذخایر اورانیوم غنیشده را رقیق کند تا برنامه هستهایاش صرفاً به مقاصد غیرنظامی محدود شود. این موضع، که با فشارهای رژیم اسرائیل و برخی محافل تندرو در آمریکا همخوانی دارد، عملاً به معنای توقف کامل فعالیتهای هستهای ایران است.
در مقابل، ایران، با هدایت سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، همچنان بر حفظ حق خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای تأکید دارد. عراقچی که از مذاکرهکنندگان کلیدی برجام در سال ۲۰۱۵ بوده، در اظهاراتی جداگانه اعلام کرد که موضوعاتی نظیر برنامه موشکی و توان دفاعی ایران به هیچوجه در دستور کار مذاکرات قرار ندارد. این موضع، پاسخی قاطع به تلاشهای آمریکا برای گسترش دامنه مذاکرات به مسائل غیرهستهای است. ایران همچنین رفع مؤثر تحریمها را شرط اصلی هرگونه توافق دانسته و بر لزوم احترام متقابل در گفتوگوها تأکید کرده است. این اختلافات، بهویژه در زمینه غنیسازی اورانیوم، مذاکرات را به میدانی پیچیده تبدیل کرده است. اما آمریکا و متحدانش، با اشاره به نزدیکی این سطح به غنای تسلیحاتی (۹۰ درصد)، آن را تهدیدی بالقوه تلقی میکنند. آیا مذاکرات مسقط میتواند این شکاف عمیق را پر کند یا صرفاً به تکرار مواضع گذشته منجر خواهد شد؟
چشمانداز پیشرو: امید محتاطانه یا بنبست دیپلماتیک؟
مذاکرات مسقط، در حالی به دور چهارم میرسد که هر دو طرف با فشارهای داخلی و خارجی مواجهاند. ایران، که اقتصادش تحت تأثیر تحریمها قرار دارد، به دنبال توافقی است که ضمن حفظ دستاوردهای هستهای، راه را برای رفع تحریمها هموار کند. آمریکا نیز، تحت فشار رژیم اسرائیل و متحدان عرب خود، نمیتواند به توافقی ضعیف تن دهد که ایران را در آستانه تسلیحات هستهای نگه دارد.
با این حال، اظهارات محتاطانه عراقچی مبنی بر «امکان خوبی برای دستیابی به توافق» در صورت کنار گذاشتن تهدیدات از سوی آمریکا، و همچنین تأکید ویتکاف بر دیپلماسی بهعنوان راهحل پایدار، نشاندهنده وجود روزنههایی برای تفاهم است. اما این روزنهها، تا چه حد میتوانند به توافقی ملموس منجر شوند؟ تجربه برجام نشان داده که حتی توافقهای بینالمللی نیز در برابر تغییرات سیاسی، بهویژه در آمریکا، شکنندهاند.
دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط، آزمونی بزرگ برای دیپلماسی در جهانی پرتنش است. عمان، با میانجیگری هوشمندانه خود، بستری فراهم کرده تا دو طرف بتوانند مواضع خود را به آزمون بگذارند. اما اختلافات عمیق، از غنیسازی اورانیوم تا رفع تحریمها، راه را برای هرگونه توافق آسان نمیکند.
12188237