ستاره داود در آسمان آسیای مرکزی

باشگاه خبرنگاران جوان؛ امید رحیمی* - توافقنامه آبراهام یا پیمان ابراهیم که در دولت اول دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا امضا شد، یک دستاورد برجسته در دیپلماسی خاورمیانهای ایالات متحده بود. هدف کلی این توافق کاهش تنش بین کشورهای اسلامی و رژیم صهیونیستی از طریق عادیسازی روابط بود، اما از منظر ایالات متحده، توافقنامه آبراهام هدف دوگانهای برای تحکیم نقش ایالات متحده به عنوان ضامن امنیت منطقهای و درعینحال نادیدهانگاری بحران فلسطین توسط کشورهای مسلمان بود.
این توافقنامه که به عادیسازی روابط بین رژیمصهیونیستی با امارات متحده عربی، بحرین و مراکش و سودان منجر شده است، با توجه به اظهارنظرهای مقامات امریکایی طی ماههای گذشته و تغییرات امنیتی و سیاسی شکل گرفته، احتمال دارد به آسیای مرکزی نیز بسط پیدا کند. دولت ترامپ که طبق وعده انتخاباتی و باهدف تقویت روابط دیپلماتیک و اقتصادی، به دنبال گسترش این پیمان به مناطق جدید است، احتمال دارد دامنة این توافق را تا آسیای مرکزی، بهعنوان یک منطقه استراتژیک با منابع غنی و موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد گسترش دهد.
در همین راستا مایکل والتزمشاور سابق امنیت ملی ترامپ ، از سران ایالات متحده خواسته بود که توافقنامه آبراهام (ابراهیم) را توسعه دهند، در این مسیر حضور بازیگرانی چون آذربایجان، قزاقستان و ازبکستان در این توافق اولین گام بزرگی خواهد بود که به ایالات متحده کمک میکند تا نفوذ خود را در یکی از استراتژیکترین مناطق جهان گسترش دهد. برای کشورهای این منطقه، بهخصوص قزاقستان و ازبکستان که طی سالهای گذشته به دلیل برنامههای بلندپروازانة اقتصادی خود همواره در تلاش بودهاند تا روابط خود را با قدرتهای جهانی تقویت کنند، شاید این توافق از لحاظ ایجاد فرصتهای جدید در حوزه همکاریهای اقتصادی یک فرصت محسوب شود.
هرچند که به عقیده برخی کارشناسان دو کشور قزاقستان و ازبکستان در حال حاضر دارای روابط سیاسی و اقتصادی با تلآویو هستند و این وضعیت، گسترش پیمان صلح ابراهیم به آسیای مرکزی را از حیز انتفاع ساقط میکند؛ اما در پاسخ باید گفت این پیمان کارکردی فراتر از نکات پیشگفته خواهد داشت و در واقع به دنبال ایجاد پلتفرمی برای همکاریهای همهجانبه بین ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و کشورهای آسیای مرکزی خواهد بود.
تاثیرات پیمان ابراهیم در آسیای مرکزی بازسازی ساختار ژئوپلیتیک:
آسیای مرکزی از نظر تاریخی تحت تأثیر روسیه و چین بوده است و پیمان ابراهیم میتواند کشورهای این منطقه را ترغیب کند تا سیاست خارجی خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند و که منجر به نزدیکتر شدن روابط با ایالات متحده خواهد شد شود که ممکن است واکنش منفی از جانب مسکو و پکن را در پی داشته باشد.
فرصتهای اقتصادی: این توافقنامه میتواند تجارت و سرمایه گذاری بین کشورهای آسیای مرکزی و آمریکا، رژیم صهیونیستی و سایر امضاکنندگان مانند امارات متحده عربی و احتمالاً عربستان سعودی را تسهیل کند.
همکاری امنیتی و نظامی: در طی سالهای گذشته و با عدم تمرکز روسیه بر آسیای مرکزی به دلیل درگیر بودن با مسئلهی اوکراین، شاهد افزایش تلاشهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برای نقش آفرینی در حوزههای نظامی و امنیتی در آسیای مرکزی هستیم.
اگرچه نه ایالات متحده و نه رژیم صهیونیستی، نه توانایی و نه تمایلی برای جایگزین کردن خود بجای روسیه به عنوان هژمون منطقهای دارند، اما از این فرصت ایجاد شده بواسطه توافق ابراهیم به سادگی عبور نخواهند کرد و احتمالاً در پوشش عناوینی چون مبارزه با تهدیدات تروریسم حضور نظامی و امنیتی خود در آسیای مرکزی را افزایش خواهند داد.
خطر بی ثباتی و تشدید درگیریهای قومی: برای کشورهای قزاقستان و ازبکستان که در خطر تقویت تفکرات بنیادگرا و گروههای رادیکال دینی هستند و از سوی مقابل دارای اقلیتهای دینی مختلفی از جمله جامعه یهودیان میباشند، ممکن است ملحق شدن به توافق ابراهیم منجر به گسترش روحیه ضدصهیونیستی میان جامعهی مسلمانان شود که به طور بالقوه ظرفیت ایجاد آشوب و حمله به مراکز تجمع یهودیان را در خود دارد.
کمااینکه طی ماههای گذشته بعد از عملیات طوفان الاقصی و حملات رژیم صهیونیستی به غیرنظامیان در غزه نیز شاهد بروز حوادث مشابه با همین منشاء در قزاقستان، ازبکستان و روسیه بودیم که شامل حمله به دو مرکز یهودی در قزاقستان و حملة گروهی از مسلمانان داغستان در فرودگاه ماخاچقلعه به هواپیمای یهودیان بود.
جمعبندی
توافقنامه ابراهیم به طور بالقوه این ظرفیت را داراست که با تقویت روابط سیاسی و امنیتی و اقتصادی، ژئوپلیتیک آسیای مرکزی را تغییر دهد. ازآنجاییکه کشورهای آسیای مرکزی در حال بررسی پیوستن به این توافقنامه هستند، ممکن است با نگاهی به افزایش تجارت، فرصتهای سرمایهگذاری و همکاریهای گسترده در حوزه فناوری با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای امضاکننده سود ببرند؛ اما حضور کشورهای آسیای مرکزی در این توافق، به دلایلی همچون تقویت گفتمان فلسطین بعد از عملیات طوفان الاقصی و کشتار گسترده در غزه و همجواری آسیای مرکزی با افغانستان بهعنوان اصلیترین پایگاه گروههای افراطی (بخصوص ازبکستان که با افغانستان دارای مرز مشترک است) ممکن است در نهایت منجر به بروز نارضایتی از دولتها در سطح اجتماعی و افکار عمومی و بیثباتی ناشی از تحرکات گروههای جهادی حامی گفتمان فلسطین (که در یک سال و نیم گذشته تقویت شدهاند) گردد.
هر چند همه نکات پیشگفته بستگی به ماهیت همکاری، نحوه اطلاعرسانی و پیوست رسانهای آن و فضای سیاسی حاکم بر کشورهای آسیای مرکزی خواهد داشت. در کنار نکات ذکر شده این موضوع را هم میتوان در نظر داشت که هدف نهایی تحرکات جدید در خصوص پیوستن قزاقستان و ازبکستان و آذربایجان به پیمان ابراهیم، نوعی مقدمه چینی برای پیوستن عربستان سعودی به این پیمان است چرا که افزایش تعداد کشورهای مسلمان عضو در این پیمان، منجر به کاهش هزینههای ریاض برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهد بود.
بهطورکلی بسط توافق صلح ابراهیم به کشورهای مسلمان آسیای مرکزی آخرین پازل پروژه عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی خواهد بود که در نهایت منجر به تقویت به رسمیت شناختهشدن رژیم صهیونیستی در جهان اسلام خواهد شد و در آینده شاهد بهرهبرداری از موقعیت کشورهای آسیای مرکزی در جهان اسلام بهویژه عضویت آنها در مجامع اسلامی منطقهای و بینالمللی برای حفظ منافع رژیم صهیونیستی و کاهش تصمیمات علیه منافع این رژیم در مجامع فوقالذکر خواهیم بود.
*کارشناس مسائل آسیای مرکزی
12188091