دیدار در مسکو؛ پیامی واضح برای ترامپ

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - شیجینگ پینگ رهبر و رئیسجمهور چین چهارشنبه و به منظور شرکت در مراسم هشتادمین سالگرد پایان جنگ دوم جهانی وارد مسکو شد تا در یک اقامت چهار روزه ضمن دیدار از رژه بزرگ میهنی که برای روسها نمادی از پیروزی بر فاشیسم و نازیسم است دیداری مهم و نمادین را با همتای روس خود در کرملین برگزار کند.
زمان برگزاری این دیدار نیز کاملا نمادین است. این دیدار در برهه از زمان برگزار میگردد که هم مسکو بر سر شرنوشت صلح در اوکراین و هم پکن در بحرانیترین زمان جنگ تعرفهها با واشنگتن و به نوعی در یک جدال دیپلماتیک با ایالاتمتحده قرار دارند. این دیدار میتواند فارغ از قراردادهای امضا شده، پیامی واضح برای پایتختهای غربی به خصوص کاخ سفید در نظر گرفته شود.
قدرتنمایی، آنچه که پوتین میخواهد
در هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم، مسکو میزبان مهمانانی بسیاری از نقاط مختلف جهان بود. با این حال، جایگاه یکی از آنها به طور کامل ویژه است. شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، نه تنها برای شرکت در جشنها، بلکه در قالب یک سفر رسمی و جداگانه به روسیه سفر کرده است.
این واقعیت به خودی خود نمادین است. این رویداد، نه تنها گواهی بر روابط خاص بین روسیه و چین است، بلکه پیامی است به پایتختهای غربی. در زمانی که بحثهای گسترده و پرچالشی درباره سرنوشت توافق اوکراین در جریان است، مسکو با برگزاری همایشی بزرگ نشان داد که موضعش با حمایت سیاسی قدرتمند چین تقویت شده و این امر میتواند بر روند مذاکرات روسیه و آمریکا در آینده اثرگذار باشد.
اگر تهدیدهای واشنگتن مبنی بر خروج از روند مذاکرات و میانجیگری این کشور میان مسکو – کییف عملی شود، ترامپ رئیس جمهور ایالاتمتحده نه تنها در بلندپروازانهترین پروژه خود ناکام میماند، بلکه با اتحادی منسجمتر بین روسیه و چین نیز مواجه خواهد شد.
بنابراین، سفر شی جین پینگ به مسکو عملاً هیچ گزینهای برای آمریکا باقی نمیگذارد: دونالد ترامپ برای حفظ ظاهر و کسب حداقل سود سیاسی، باید با تمام توان در روند حل مناقشه اوکراین پیش برود، که به احتمال زیاد به معنای پذیرش حداکثری شروط روسیه است.
از سوی دیگر کرملین با برگزاری چنین برنامههای و دعوت از ۳۰ رهبر از نقاط مختلف جهان سعی دارد به اروپا و ایالاتمتحده نشان دهد که کمپین فشار و انزوای سیاسی این کشور بهطور کامل به شکست انجامیده و مسکو در کنار پکن توانسته است با ترویج گفتمان جهان چند قطبی به خصوص در میان کشورهای جنوب جهانی که خواهان جهانی برابر و عادلانهتر هستندهژمونی غرب به چالش بکشد.
چینیها چه میخواهند؟
اما نکتهای که پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید در صد روز گذشته خودنمایی میکند تغییر سیاستهای اعلامی چین در قبال مدل و عمق رابطه خود با روسیه است. درست سه ماه قبل از آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ بود که میان مسکو- پکن معاهده جامع همکاری بدون محدودیت به امضا رسید. اما پکن سعی کرد در طول سه سال جنگ روسیه و اوکراین هیچگاه به صورت علنی وارد درگیریهای متحد خود نشود و همزمان با اتخاذ موضع بیطرفانه سعی کرده خود را از اتهامات کشورهای غربی مبنی بر حمایت از ماشین جنگی روسیه مبرا کند.
به عبارت دیگر شیجین پینگ در طول این سه سال مراقب بوده است که چین را به عنوان صدایی عقلانی که از هنجارها و قوانین جهانی حمایت میکند، به جهان معرفی کند.
اما از سوی دیگر چین با گشایش بازارهای مبادلاتی خود با روسیه سعی کرد حلقه تحریمهای کشورهای غربی علیه متحد خود را بیاثر کند به شکلی که میزان تجارت این کشور با روسیه نسبت به سال ۲۰۲۱ نزدیک به دو نیم برابر شده است. طبق گزارش مؤسسه مطالعات چین مرکاتور (MERICS) تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۴ به رکورد ۲۴۵ میلیارد دلار رسید که ۶۶ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۱، سال قبل از جنگ که عددی نزدیک به ۱۴۷ میلیارد دلار بوده است را نشان میدهد. همچنین واردات نفت خام چین از روسیه نیز به رکورد ۶۲ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال ۲۰۲۱، ۵۴ درصد افزایش یافته است.
اما این راهبرد پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید و اتخاذ سیاستهای تهاجمی به خصوص نسبت به چین با اعمال تعرفههای تجاری به میزان ۱۲۵ درصد پکن را مجبور کرد اینبار برای نشان دادن قدرت خود در معادلات جهانی وارد معرکه شود و سیاستهای ترامپ را به شدیدترین شکل ممکن به چالش بکشد.
ازهمینرو شیجینپنگ در یادداشتی که روز سه شنبه و یک روز قبل از سفر خود به مسکو در روزنامه دولتی روسیسکایا گازتا روسیه منتشر کرد برای اولین بار از اهداف سیاستخارجه چین در تقویت رابطه با مسکو در فضای بینالملل پرده برداری کرد.
رئیسجمهور چین در این یاداشت نوشت: دوستی عمیقی که در طول جنگ جهانی دوم با خون و جان شکل گرفت، به منبعی «ابدی» برای دوستی «پایدار» چین و روسیه تبدیل شده است.
وی در بخشی از این یادداشت اشاره کرد «نیروهای عدالتخواه جهان، از جمله چین و اتحاد جماهیر شوروی، شجاعانه جنگیدند و نیروهای فاشیست متکبر را در کنار هم شکست دادند. ۸۰ سال بعد، یکجانبهگرایی، سلطهگری و قلدری مجدد به اوج خود رسیده است. بشریت بار دیگر بر سر دوراهی قرار گرفته است.»
چین و روسیه «همواره در مورد مسائل مربوط به منافع اصلی یا نگرانیهای اصلی خود قاطعانه از یکدیگر حمایت کردهاند». در ادامه این مقالهای آمده است: «رابطه چین و روسیه هیچ شخص ثالثی را هدف قرار نمیدهد و تحت کنترل هیچ شخص ثالثی هم قرار نمیگیرد.»
این کلمات به خوبی نشان میدهد که رویکرد چین نسبت به حمایت همه جانبه روسیه در سطح بینالمللی تغییر پیدا کرده و از این پس باید منتظر ایفای نقش فعالتری در از پکن در حمایت از مسکو در عرصه بینالملل باشیم.
کیسینجر معکوس ایدهآل ترامپ
سیاستخارجی ترامپ در طول صد روز گذشته در قبال چین و روسیه استفاده از الگوی «کیسینجر معکوس» بوده است. بدین معنی که دولت ترامپ سعی کرده است با استفاده از الگوی کسینجر معکوس با ارائه پیشنهادات وسوسه انگیز اقتصادی و حمایت از گفتمان روسیه در قبال جنگ اوکراین، مسکو را وارد مدار خود کند و بدین شکل به مرور زمان فاصله معناداری میان روسیه و چین ایجاد کند. تا در نهایت بتواند با خروج سرمایههای خود از باتلاق اروپا تمام تمرکز خود را متوجه چین کرده و به مقابله با بزرگترین تهدید هژمونی آمریکا بپردازد.
این استراتژی در اوایل دهه هفتاد میلادی در قبال شوروی از سوی واشنگتن اعمال شد و توانست اهداف کاخ سفید را که در آن زمان فاصله انداختن و جدایی میان چین و شوروی بود را با موفقیت برآورده سازد.
چرا کاخ سفید نمیتواند پکن و مسکو را از هم جدا کند؟
اما در خصوص کارایی استراتژی کیسینجر معکوس در شرایط فعلی، اما و اگرهای فراوانی وجود دارد. به عبارت دیگر بنا به دلایلی ایالات متحده نمیتواند روسیه را از چین جدا کند، اصولا ایالات متحده حتی اگر بتواند مابین مسکو - پکن اختلاف افکند بازهم منابع آزاد برای بازدارندگی یا رقابت با چین، کافی نخواهند بود.
در درازمدت، استفاده از این استراتژی «کسینجر معکوس» تنها روسیه را تقویت میکند و میتواند دست برتر را به روسیه در معادلات آینده اروپا ببخشد.
۱) ایالات متحده نمیتواند روسیه را از چین جدا کند
حتی با توافق احتمالی ترامپ با پوتین، روسیه به وابستگی خود به چین ادامه خواهد داد. با وجود برخی توافقات تجاری ظاهری بین روسیه و چین در زمینه مواد غذایی و انرژی، مرز مشترک طولانی، زیرساختهای تجاری میان دو کشور به شدت تسهیل میکند. چین اصلیترین تامینکننده کالاهای دومنظوره (مانند نیمهرساناها و تجهیزات مخابراتی) برای روسیه است که به دور زدن تحریمها کمک میکند. این کالاها دو سوم صادرات چین به روسیه را تشکیل میدهند و از زمان حمله به اوکراین دو برابر شدهاند. در سال ۲۰۲۳، ۸۹ درصد قطعات تسلیحاتی با اولویت بالای روسیه از چین تامین شده است. با لغو تحریمها از طریق یک “معامله بزرگ”، روسیه همچنان به تجارت با چین ادامه میدهد و منع آن غیرممکن خواهد بود. روسیه به دنبال بهرهبرداری از هر دو موقعیت است.
۲) هیچ راهبرد مشخصی برای تقابل با چین وجود ندارد
آمریکا پس از رفع تهدید روسیه، همچنان بر اروپا متمرکز خواهد ماند و “چرخش به آسیا” رخ نخواهد داد. علت این امر، ریشههای تاریخی و پیوندهای عمیق ایالات متحده با اروپا است. انگیزه اصلی دولت ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین، رهایی از بار مالی و امنیتی آن است، نه تغییر تمرکز به آسیا. در حالی که دولت آمریکا از سهم کم اروپا در تامین امنیت خود ناراضی است، راهبرد بهتری جز کاهش تعهدات وجود دارد. با این حال، هنوز راهبرد مشخصی برای مقابله با چین تدوین نشده و تلاشها برای تمرکز بر منطقه هند و اقیانوس آرام، با موانعی داخلی و نیاز به جلب حمایت کنگره برای تخصیص بودجه روبهرو است.
۳) رقابیت با چین به اقدامات بیشتری احتیاج دارد
علاوه بر این، منابع آزاد شده از جنگ اوکراین یا اروپا به تنهایی برای مقابله با تهدیدات چین در تایوان، دریای چین جنوبی، یا تهدید همسایگان و متحدان آمریکا کافی نخواهد بود.
اولاً، صرفهجوییهای ناشی از این تغییر، کمتر از حد انتظار خواهد بود، زیرا بخش عمده کمکهای ارسالی به اوکراین به صنایع دفاعی، سازمانهای دولتی و ارتش خود آمریکا بازگشته است.
دوماً، رقابت با چین و» پیروزی «بر آن، فراتر از افزایش منابع نظامی است و نیازمند یک چشمانداز استراتژیک جامع، طراحی نیروی نظامی آینده، و یک تلاش یکپارچه در سطح کل دولت است که صرفاً با پول قابل دستیابی نیست.
۴) کاشت بذر احیای روسیه
استراتژی «کسینجر معکوس» با هدف مهار چین از طریق آشتی با روسیه (لغو تحریمها در ازای تمرکز آمریکا بر آسیا) ریسک تقویت مسکو و ظهور دوباره آن به عنوان یک تهدید را به همراه دارد. در حالی که اهمیت نقش نیکسون در شکاف چین-شوروی اغراقآمیز است، باید توجه داشت که نزدیکی آمریکا به چین، اگرچه مزایایی داشت، به قدرتگیری پکن نیز کمک کرد.
«کسینجر معکوس» با امتیاز دادن به روسیه، آن را برای رقابت استراتژیک آینده تقویت میکند. اگرچه پتانسیل رشد بلندمدت روسیه کمتر از چینِ دهه ۷۰ است، اما توانایی هستهای و دریایی این کشور همچنان یک تهدید جدی برای اروپا و آمریکا محسوب میشود.
بهره سخن
البته، در طول این سفر، مسائل انباشتهشده در دستور کار دوجانبه، برنامههای جدید برای توسعه سازمان همکاری شانگهای در آستانه اجلاس تیانجین این سازمان، و مسائل کلیدی بینالمللی از جمله خاورمیانه، افغانستان و تشدید درگیری بین هند و پاکستان مورد بحث قرار قرار گرفته است.
اما اهمیت نمادین این سفر، همچنان از هر یک از مهمترین توافقات حاصل از مذاکرات شی جینپینگ در مسکو، مهمتر خواهد بود.
جهان از این دیدار انتظار دارد سیگنالهای مهم جدیدی دریافت کند. مطمئنا رهبران دو کشور کلماتی را خواهند یافت که به اتحاد بیشتر مردم روسیه و چین کمک کند، این اتحاد را به جهانیان نشان دهد و انگیزه جدیدی برای ساختن یک نظم جهانی نوین و عادلانه ایجاد کند؛ نظمی که در آن جایی برای جنگهای جهانی آینده وجود نخواهد داشت.
*کارشناس مسائل روسیه
12187770