زوجهای شاغل و بحران فرسودگی ذهنی

باشگاه خبرنگاران جوان - آسمان آرام آرام دارد لباس بنفش مایل به سورمهایاش را تن میکند که زن و مرد به خانه میرسند. هر دو خسته و کوفته و با تهماندهای از اعصاب به بهم ریخته که از تمام روز جمع کردهاند و برای گذراندن یک شب دیگر به خانه آوردهاند. دیگر حتی حوصله غر زدن را هم ندارند، اما نمیدانند چه اتفاقی درونشان افتاده که به این حال و روز افتادهاند.
مرد میرود که دوش بگیرد و زن، یک غذای یخزده را توی مایکروویو میگذارد و در سکوتی تلخ شام میخورند؛ بدون نگاه، بدون توجه و حتی بدون تبادل کلمه. «سید حسام میرکاظمی»، مشاور کوچ سازمانی و توسعه فردی این حالت را «فرسودگی ذهنی در زوجهای شاغل» مینامد و میگوید:
«عدم مهارت ارتباطی و کلامی که زوجهای شاغل دارند میتواند بستر بسیار مناسبی برای فرسودگی و خستگی ذهنی باشد. چیزی که به وضوح در بررسی مشکلات برخی از این زوجها دیده میشود عدم همکلامی یا بهتر است بگویم نداشتن بستر مناسب برای گفتوگو میباشد که حلقه مهم و کلیدی در ارتباط با افراد در خانواده و بعدها میتوان گفت در جامعه را شکل میدهد.»
وقتی زن و مرد بیحوصله میشوند
اما چه چیزی باعث میشود زوجهایی که با عشق شروع این زندگی مشترک را کلید زدهاند به این مرحله از فاصله بیفتند؟ و اینقدر بیحوصله فقط دچار تکرار پیوسته یک زندگی روزمره شوند؟
سید حسام میرکاظمی با نگاهی جزئیتر مهمترین عامل را عدم تعادل بین کار و زندگی مشترک برای زوجهای شاغل میداند و معتقد است که این روزمرگی ناشی از این خستگی و فرسودگی ذهنی باعث ایجاد حفرههایی عمیق در روابط زناشویی خواهد شد.
حفرههایی که ذره ذره شروع میشوند
این حفرهها از ذرههایی کوچک شروع میشوند و اگر به آنها رسیدگی نشود آنقدر حجیم و بزرگ میشوند که شاید برای پر کردنشان خیلی دیر شود. اما هیچوقت دیر نیست و مشاور کوچ سازمانی و توسعه فردی راهکار میدهد:
«افرادی که شاغل هستند و به ویژه زوجین شاغل، میتوانند به تناسب زمانبندی که دارند، استراحت، تفریح و مهمتر از همه، ارتباط عاطفی خوبی داشته باشند. دقت بفرمایید که عدم توجه به نیاز عاطفی باعث ایجاد فاصله و حفرههایی بین زوجین شاغل میشود که با مرور و گذر زمان، ایجاد اختلال در روابط هر دو زوج را دامنهدارتر میکند.
از موارد مهم دیگری که میتوانم بگویم مسیر را برای زوجهای شاغل سخت میکند اعلام نکردن و حمایت نشدن است. زوجها معمولا بعد از گذشتن زمانهایی که مورد بیتوجهی قرار میگیرند دیگر نیازها و خواستههایشان را اعلام نمیکنند و در نتیجه حمایت نمیشوند. به طور کلی بعد از اینکه این اتفاق میافتد، معمولا بار مسئولیتها فقط بر دوش یک نفر از زوجین میافتد؛ حالا این مسئولیتها ممکن است چه موضوعات بیرون از خانه و چه موضوعات داخل خانه باشند.»
خانهای که دیگر عشق ندارد
زن و مرد که از محل کار به خانه برمیگردند چه شرایطی را پیش رو دارند؟ یکی از زنهای شاغل میگفت که با همسرش به خانه میرسند، اما مرد مشغول استراحت میشود و زن شروع میکند به آماده کردن شام، مرتب کردن لباسها و شستن ظروف؛ و این یعنی اینکه برای آن زن، استراحت معنایی ندارد و تمام شبانهروزش چه در خارج از خانه و چه در داخل آن، مشغول کار است. کارهایی که میتواند لذتبخش باشد، اما تبدیل به عذاب و در نهایت فرسودگی ذهنی میشوند. پس راهحل چیست؟
میرکاظمی جواب میدهد: «با اعلام کردن و حمایت گرفتن و تقسیم مسئولیت به صورت عادلانه، زوجین میتوانند نسبت به کارهایی که به صورت مشترک دارند و شامل امور روزمره هست، به طور منصفانه و ضمن توافق با هم، وظایفشان را تقسیم کنند و انجام دهند.»
او با توصیه و مخاطب قرار دادن مردان، به هوشمندی دعوتشان میکند و از آنها میخواهد که: «میدانید چگونه پر کردن این حفرهها کامل میشود؟ زمانی که زوجهای شاغل بتوانند نسبت به کارهایی که برای همدیگر انجام میدهند از هم تشکر و قدردانی کنند. پس از این قدردانی میدانید چه میشود؟ هر یک از زوجها احساس ارزشمندی میکنند و متوجه میشوند که تلاشهایشان دیده شده است.
آقایان هوشمند با یک مقدار مطالعه و آگاهی بیشتر نسبت به وظایفی که خانم در منزل انجام میدهد و حتی بهتر است بگویم با مشارکت کردن و لمس تک به تک این کارها پا به پای خانم و قدردانی از او، میتوانند حفرههای بین زوجین شاغل را تا حد زیادی از بین ببرند. حالا شاید آقایان بگویند که در بعضی مواقع نمیتوانند در کنار خانمشان به کارهای خانه کمک کنند، طبیعی است، اما با زبان که میتوانید از همسرتان قدردانی کنید؛ همین کار باعث بلوغ عاطفی بین خودتان و همسرتان میشود.»
بیا به روزهای خوش گذشته برگردیم
کنترل شرایط خانه بین زن و مرد شاغل آن هم با توجه به فشارهای اقتصادی که تحمل میکنند به این راحتیها نیست. مرد با حسرت به عکسهای روزهای شاد گذشتهشان نگاه میکند و لبخند تلخی گوشه لبش را پر میکند. به یاد روزهایی میافتد که چقدر عاشقانه همسرش را میخواست و تاب این را نداشت که آب توی دلش تکان بخورد. اما الآن و در این شرایط آنقدر خستگی ذهنی داشت که یادش نمیآمد آخرین بار کی با هم حرف زدهاند.
میرکاظمی وقت نگذاشتن برای همدیگر را حفره دیگر زوجهای شاغل میداند و معتقد است که اگر زوجهای شاغل برای هم وقت نگذارند در راستای نیازهای عاطفی کم گذاشتهاند. اما این وقت گذاشتن باید چگونه باشد؟ این روانشناس توسعه فردی به سادگی جواب میدهد: «به صورت تفریح، بیرون رفتن، خرید کردن یا فیلم دیدن میتوانند این حفره را پر کنند.»
او در ادامه راهکار حل این حفره میگوید: «از نکات قابل توجهی که مجدد به حوزه مهارت ارتباط کلامی بازمیگردد این است که زوجهای شاغل بتوانند احساساتشان را بیان کنند و گفتوگوهای موثر داشته باشند. همین گفتوگوی موثر شامل اعلام نیاز است یعنی زن یا مرد ببینند چه نیازی دارند و دقیقا اعلام شود؛ و در مراحل بعدی، دغدغهها گفته و همدلی انجام شود؛ که این همدلی نیازمند شنوایی موثر است؛ یک شنوایی دقیق، بدون هیچ حدس و گمان و عاری از هرگونه پیشزمینه قبلی. همین شنوایی دقیق باعث ایجاد فضای امن برای گفتوگوهای موثر بین زوجهای شاغل میشود.»
چرا زندگی من شبیه زندگی او نیست؟
زن کیفش را روی تخت پرت میکند و به افتادن کاغذهای اداری از بین دهن نیمهباز کیف خیره میشود. همین چند ثانیه پیش عکس صفحه اینستاگرام دوست دوران دبیرستانش را دید که با همسرش به یک سفر اروپایی رفتهاند. انگشتش را بین دندانهایش گذاشت و شروع کرد به جویدن ناخنهایش. باورش نمیشد حال و روز او با این همه تحصیلات تکمیلی این باشد و دوستش به آنجاها برسد؛ و شروع به مقایسه کرد؛ مقایسهای آغشته به خودخوری.
میرکاظمی مقایسه را عامل اصلی ایجاد حاشیه در زندگی زوجهای شاغل میداند و باور دارد به اینکه: «یکی از اتفاقاتی که میتواند خیلی از موضوعات حاشیهای زوجهای شاغل را از بین ببرد این است که زوجین خودشان را با زوجهای دیگر مقایسه نکنند. چرا؟
وقتی زوجها خودشان را با زوجهای دیگر مقایسه نکنند کمالگرایی و توقعهای غیرواقعی از بین میرود. وقتی مقایسه، کمالگرایی و توقعات غیرواقعی حذف میشوند یک فضایی به نام فضای واقعی و ملموس ایجاد میشود که واقعیت زندگی ما را با توجه به شرایطی که الآن در آن هستیم نشانمان میدهد و در آنجا یک سری غر و گلههایی که همیشه به وجود میآمد و حفره ایجاد میکرد از بین میرود.»
عزیزم، به نظرت ذهن من فرسوده شده؟!
اما از کجا باید فهمید که دچار خستگی و فرسودگی ذهنی شدهایم. اصلا این فرسودگی ذهنی در زوجهای شاغل چه نشانههایی دارد که بتوانند با شناختنشان این حفرهها را پر کنند؟ مشاور کوچ سازمانی و توسعه فردی میگوید:
«زوجهای شاغل باید به علائمی که باعث خستگی و فرسودگی ذهنی و عاطفیشان میشود در همدیگر دقت کنند تا در صورت مشاهده به حمایت از هم برسند. من این علائم را به صورت موردی نام میبرم: «اضطراب، کاهش کیفیت خواب و اشتها، و از همه مهمتر احساس بیکفایتی و ناامیدی»
تشخیص به موقع و پذیرش وجود این نشانهها به نظرم اولین اقدام برای درمان میباشد و افراد میتوانند با اعلام این موضوع به همسرشان، در گام بعدی راهکارهایی که گفته شده بود را برای برطرف کردن این حفرهها به کار ببندند.»
میآیی با هم باشیم؟ انگار دلم تنگ شده است
مرد و زن روبهروی هم میایستند و بعد از مدتها به چشم هم زل میزنند. باورشان نمیشود آنچه که میبینند خودشان باشند؛ همان زن و مرد شاد و خندان که برای هم جان میدادند. زن، ناگهان با لبخندی که تلاش میکند شبیه خندههای قدیمیاش باشد میگوید خسته است و مرد با آغوشی که گرمای همیشگیاش را دارد او را بغل میکند. آنها باور میکنند که فرسودگی ذهنی دارند و نیاز به گفتوگو، تفریح و از همه مهمتر با هم بودن.
میرکاظمی از رسیدن زوجهای شاغل به این مرحله تقدیر میکند و میگوید: «در کل باید این خستگی ذهنی و عاطفی را در زوجهای شاغل به عنوان یک واقعیت که وجود دارد بپذیریم که معمولا ناشی از فشار شرایط اقتصادی و عوامل جغرافیایی و ترافیک شهری نسبت به زندگیهای قدیمی است. چرا که با افزایش سرعت زندگی قطعا تلاطم آن هم بیشتر شده است و باید بپذیریم این چالش خستگی ذهنی برای زوجهای شاغل فقط مخصوص ما و همسرمان نیست و برای همه وجود دارد.
پس فراموش نکنیم که پذیرش این موضوعات با توجه به شرایط واقعی خودمان، میتواند گامی جلوتر باشد نسبت به کسی که این فضا را نپذیرفته و تمایلی به قبول این واقعیت و حتی کنترل و درمانش ندارد.»
منبع: فارس
12226666