گوناگون 15:02 - 28 دی 1396
پژمان جمشیدی:
ورزشکار سال‌های نه‌چندان دور، که امروز در نقش‌آفرینی‌ها هنری‌اش لبخند بر لبان مخاطب می‌نشاند، این بار نه رخت قرمز پرسپولیس بر تن کرده و نه دوربین‌های سینما را به خود جلب. او حالا ردای خلبانان را پوشیده و می‌گوید به دنبال یک تجربه جدید است، تجربه‌ای که نه در چمن فوتبال به دست م‌آید و نه در صحنه تئاتر و فیلم‌هایش. او این بار قصد پرواز دارد.

دوستانم "پات" را نصب کرده‌اند تا به جام جهانی بروند

به گزارش سرویس بازار ایسنا، زمین برایش کم است و می‌خواهد در آسمان‌ها باشد. این مقدمه یک داستان بود. داستانی جدید از پژمان جمشیدی فوتبالیست دیروز، هنرپیشه امروز و شاید هم خلبان فردا. همه ماجرا هم از یک کلیپ شروع شد، کلیپی که پژمان را در کنار یک کاپیتان نشان می‌داد با این مضمون که قرار است خلبانی بیاموزد. او سوار بر هواپیما هم شد...

همین کلیپ کافی بود تا خبرگزاری‌ها و شبکه‌های مجازی از پژمانی بگویند که گویا در ماجراجویی‌ها هوس جدید به سرش زده(!) پژمان در این کلیپ‌ها همان شیطنت و طنازیی خاص خودش را دارد، اما رفتارش نشان می‌دهد که شاید می‌خواهد بلندپروازی‌هایش را در پرواز ادامه دهد. چند قسمت که گذشت پژمان خود به تنهایی سوار بر هواپیما می‌شود و به آسمان می‌رود و بعد سقوط می‌کند. حالا برای ساعاتی کلیپ سقوط پژمان جمشیدی است که نشر پیدا کرده ولی اندکی دیگر. معلوم می‌شود پژمان هنوز زنده است و هنوز هم هنرپیشه؛ او از نرم‌افزار پات ایران‌کیش می‌گوید، اینکه او و ۵۰ نفر دیگر با پات می‌توانند به جام جهانی روسیه پرواز کنند.

پژمان جمشیدی پرده از پروژه جدید این شرکت برداشت، مردم با نصب اپلیکیشن پرداخت پات و کسب امتیاز در آن می‌توانند جزو ۵۰ نفری باشند که از طریق ایران‌کیش به همراه پژمان جمشیدی با هواپیما به جام جهانی روسیه می‌روند.

این پروژه آن‌قدر جالب بود که بخواهیم با پژمان جمشیدی که این روزها حسابی سرش گرم بازی در فیلم و تئاتر است درباره‌اش گفت‌وگو کنیم.

مطمئنا حضور در پروژه پات، یک پروژه جدید و البته خاص برای شما بود. چگونه وارد این کار شدید؟ آیا احساس نمی‌کردید با حضور در چنین طرحی موقعیت خود را ممکن است به خطر بیندازید و این کار یک ریسک برای شما باشد؟

آنچه در ابتدای کار با من در میان گذاشته شد، این بود که قرار است به اصطلاح سفیر برند یک شرکت با موضوع نرم‌افزار پات باشم. آن موقع هنوز تصور خاصی از این پروژه نداشتم، شاید در آن زمان به چیزهایی که شما می‌گویید فکر می‌کردم، اما بعد از چند جلسه فهمیدم این پروژه با باقی پروژه‌ها فرق دارد و صرفا بحث تبلیغات در کار نیست؛ بلکه یک ابتکار و یک ذوق هنری خاص در خود دارد. آنجا بود که فهمیدم پروژه پات پروژه‌ای متفاوت است.

این روزها شما شب می‌خوابید و صبح بیدار می‌شوید و می‌بینید که تصویر یک شخصیت شناخته‌شده روی بیلبوردهای شهر است، آن هم تصویر شخصی که هیچ نسبتی با آن کالا یا جنس تبلیغات ندارد. اما در مورد پات و شرکت ایران‌کیش همه چیز فرق داشت.

قرار شد ما این محصول را به صورت یک داستان هدفمند روی بیلبوردها ببریم، اتفاقا همین طرح داستان باعث شد نه تنها احساس خطر نکنم بلکه برایم پروژه‌ای جذاب باشد.

در مورد قسمت سقوط شما با هواپیما چطور؟ این بخش برای آینده پژمان و حتی طرح پات خیلی حساس بود.

بله! اتفاقا کلیپ سقوط از این بابت که ممکن بود تبعات داشته باشد یا مردم را نگران کند کمی مرا می‌ترساند. به همین دلیل نوشته «این داستان ادامه دارد» را در پایان هر قسمت اضافه کردیم. هرچند به‌رغم اضافه کردن این نوشته باز هم این مساله بی‌حاشیه نبود و روی صفحه اینستاگرام من پیام‌هایی آمد تا از سلامتم مطمئن شوند. البته در صفحه اینستاگرام و یکی دو برنامه‌ای که در آن مصاحبه داشتم در این‌باره توضیحاتی دادم، به هر حال وقتی شما در پروژه‌ای که یک طیف وسیع را در بر می‌گیرد مشغول به کار می‌شوید، قاعدتا ریسک‌هایی هم به همراه دارد.

اما به ‌طور کلی اکثریت مردم متوجه شدند که این ترفند جدیدی در مساله برندینگ بود. از دیدگاه من پات دری به تبلیغات جدید و نوین در کشور باز کرد، به طوری که شاید از این پس دیگران هم به این فکر بیفتند که به جای اینکه صرفا از یک شخص برای تبلیغات استفاده کنند، از یک داستان استفاده کنند و دلیلی برای حضور آن فرد مشهور در برند بیاورند. این پروژه واقعا برای من پروژه جذابی بود. هرچند برایم کم‌ حاشیه نداشت، آن هم با توجه به اینکه من شخصا فردی هستم که سعی می‌کنم از حواشی به دور باشم، اما جریان آموزش خلبانی و سقوطم طبیعتا کمی حاشیه‌ساز بود. همین عامل باعث شد ظرف کمتر از ۲۴ ساعت کلیپ‌های بعدی را هم منتشر کنیم تا کسی نگران این موضوع نشود.

دلیل اینکه فاصله انتشار کلیپ آموزش خلبانی تا سقوط، فاصله طولانی‌تری تا فاصله کلیپ سقوط هواپیما با معرفی پات و مسابقه برای رفتن به جام جهانی روسیه داشت، همین موضوع بود؟

فاصله طولانی‌تر بین انتشار کلیپ آموزش خلبانی تا سقوط به دلیل زلزله کرمانشاه و به احترام مردم زلزله‌زده اتفاق افتاد، به هر حال این داستان درون‌مایه طنز هم داشت، به همین دلیل شاید انتشار کلیپ یک هفته‌ای به تاخیر افتاد. بعد از ماجرای سقوط هواپیما هم برای جلوگیری از نگرانی مردم و شایعات کلیپ نهایی انتشار پیدا کرد.

درباره حضور سلبریتی‌ها در چنین پروژه‌هایی صحبت‌های مختلفی مطرح می‌شود، از دیدگاه شما حضور آنها در این‌گونه کارها خوب است یا بد؟

چرا بد باشد؟ چه ایرادی دارد از چهره‌هایی استفاده کنیم که مردم به آنها اعتماد دارند؟ اما این حضور باید در اصول خودش باشد. از دید من کار تبلیغاتی جذاب برای آن سلبریتی هم می‌تواند جذاب باشد. در حال حاضر در جهان این موضوع پذیرفته شده است، فکر نمی‌کنم چه از خواننده‌ها چه از هنرپیشگان ایرانی‌ هم کسی باشد که به نوعی از این موضوع بهره نبرد، چه ‌بسا که شرکت‌ها هم می‌توانند با این کار حمایت‌های فرهنگی بکنند.

ما با یکسری از برندها کار می‌کنیم و برندها نیز از فعالیت‌های هنری و فرهنگی حمایت می‌کنند. کار با این شرکت این حمایت دوطرفه را نشان داد. اینکه پات و ایران‌کیش از هنر و ورزش حمایت می‌کنند اتفاق بسیار خوبی است، پس اگر یک بازیگر یا ورزشکار هم از پات و ایرانی‌کیش حمایت کند، اتفاق خوبی است.

از دید شما شرکت‌های پرداخت چگونه می‌توانند از ورزش حمایت کنند؟

ارزش افزوده در اقتصاد جدید پروژه درآمدزایی است. من امیدوارم بخشی از این رقم‌ها به مسائل ورزشی، فرهنگی و عمرانی اختصاص پیدا کند که می‌بینیم در این سال‌ها این اتفاق هم افتاده است.

من معتقدم این شرکت‌ها می‌توانند بیشتر حامی فرهنگ و ورزش باشند و بخشی از درآمدهایشان را به این مسائل و کارهای عام‌المنفعه اختصاص دهند؛ مثلا چه ایرادی دارد بخشی از درآمدهایشان را صرف ساختن ورزشگاه برای بچه‌ها کنند؟

یعنی این هزینه‌ها را نباید صرفا برای ورزش‌های حرفه‌ای انجام داد، بلکه برای ورزش‌های همگانی یا آموزش‌وپرورش هم می‌توان انجام داد.

برعکس این موضوع چطور؟ آیا یک رویداد ورزشی مثل جام جهانی می‌تواند به این شرکت‌ها کمک کند؟

مردم اگر به یک برند اعتماد کنند، این کار را انجام می‌دهند. همین الآن هم خیلی از دوستان از من می‌پرسند که آیا واقعا ۵۰ نفر از مردم را به جام جهانی می‌برند؟ من اگر احساس می‌کردم که قرعه‌کشی پات قرار است حق کسی را ضایع کند، سکوت نمی‌کردم، مطمئنا تا روز آخر پیگیری می‌کنم تا حتما این ۵۰ نفر با قرعه‌کشی به جام جهانی بروند. البته بی‌تردید با شناختی که از ایران‌کیش و قرعه‌کشی‌هایش داشتم این موضوع را پذیرفتم که در این پروژه حضور داشته باشم. تا این جای کار تنها چیزی که دیده‌ام، حسن نیت عزیزان در شرکت ایران‌کیش و ایران‌نوین بوده است و حتی بسیاری از دوستان من این اپلیکیشن را نصب کرده‌اند تا بتوانند به جام جهانی بروند. ۵۰ نفر هم تعداد کمی نیست.

پس خودتان هم در گفت‌وگو با دوستان از اپلیکیشن پات می‌گویید؟

هر کسی از داستان سقوط من خبردار شده در هر جایی که مرا ببیند از پات می‌پرسد.

به نظرتان حضور چهره‌ها چقدر می‌تواند نقش مشوق در استفاده از چنین اپلیکیشن‌هایی‌ داشته باشد؟

به هر حال یکسری از چهره‌ها قابل اعتمادند. این موضوع البته به میزان محبوبیت آن چهره‌ها نیز بستگی دارد. من فکر می‌کنم اولین نقش سلبریتی‌ها این است که می‌توانند پلی برای اعتماد مردم به شرکت‌ها و محصولات‌شان باشند. وقتی من پژمان جمشیدی می‌گویم ۵۰ نفر از طریق نصب نرم‌افزار پات به جام جهانی می‌روند، اگر فردا روزی مثلا ۴۹ نفر به جام جهانی رفتند، من هم باید پاسخگوی این اعتماد باشم، البته پای اعتمادی که مردم به من درباره این اپلیکیشن کرده‌اند، می‌ایستم و مطمئنا ایران‌کیش و ایران‌نوین نیز پای قول‌شان ایستاده‌اند. پیشتر همه فکرها شده و با فدراسیون هم در این‌باره رایزنی صورت گرفته است.

خودتان هم قرار است با پات به جام جهانی بروید؟

دوستان خواستند در کنار مجموعه و این ۵۰ نفر برای جام جهانی باشم، من هم با کمال میل پذیرفتم و مطمئنم که بازی‌های خیلی خوبی هم در جام جهانی می‌بینم و اگر عمری باشد، حتما در خدمت آن ۵۰ نفر هستیم.

واقعاً چیزی از خلبانی آموخته‌اید؟

نه. در اینستاگرامم هم نوشتم که خلبانی یکسری ویژگی‌ها مثل خوش‌تیپیی، خوش‌زبانی، شجاعت و علم کافی می‌خواهد که من ندارم.

ماشاالله خوش‌تیپ و خوش‌زبان که هستید.

(با خنده) شما لطف دارید. آنها دیگر خیلی خوش‌تیپ‌تر هستند(!) ولی آموزش خلبانی من یک شوخی بود. مخلص همه خلبانان و کاپیتان‌ها هستم.

خود شما چقدر از سرویس‌های الکترونیکی و بانکی و نرم‌افزارهای پرداخت استفاده می‌کنید؟

از نرم‌افزارهای بانک برای پرداخت زیاد استفاده می‌کنم. برای جابه‌جا کردن پول هم همین‌طور.

در مورد گروه ایران در جام جهانی به عنوان گروه مرگ حرف‌ها و لطیفه‌های زیادی شنیدیم، نظر شما در این‌باره چیست؟

به هر حال ما گروه مرگ را زنده کردیم(!) اما نظر شخصی‌ام این است که این بهترین گروهی است که ما در آن قرار گرفتیم و مطمئنم که بهترین بازی‌های تیم ملی را در این رقابت‌ها می‌بینیم، چون بچه‌ها دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند؛ بدون استرس وارد زمین می‌شوند و می‌دانند مردم توقعی از آنها ندارند. همین توقع نداشتن اتفاقا شاید منجر به پیروزی شود. واقعا بدبین نیستم. در بازی ایران- آرژانیتن در جام جهانی گذشته، که اتفاقا در استادیوم هم بودم، دیدیم که ایران فوق‌العاده زیبا بازی کرد. اسپانیا و پرتغال بزرگ‌تر از آرژانتین نیستند. سطح بازی ما در سال ۹۸ نسبت به تیم آن موقع استرالیا هم پایین‌تر بود، اما همان سال در زمین آنها مجوز صعود به جام جهانی را گرفتیم. فکر می‌کنم اکنون بار بزرگی از دوش فوتبالیست‌های ما برداشته شده است و یقین دارم که ما بازی‌های خیلی خوبی را می‌توانیم به نمایش بگذاریم.

در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

بازی در فیلمی از احمدرضا معتمدی به نام سوتفاهم که برای جشنواره فجر در حال آماده‌سازی است. فیلم‌های قبلی آقای معتمدی فیلم‌هایی همچون دیوانه‌ای از قفس پرید و آلزایمر است. در این فیلم با مریلا زارعی، اکبر عبدی، هانیه توسلی و کامبیز دیرباز همبازی هستم. فیلمبردار مجموعه هم پژمان شادمانفر است. تئاتری نیز به کارگردانی علی سرابی در پردیس تئاتر شهرزاد واقع در خیابان نوفل لوشاتو در حال اجراست.

بعد از فیلم سوتفاهم هم سریعاً به سراغ فیلمبردای دیواربه‌دیوار۲ برای نوروز، سپس سراغ ساخت سریال سینمایی خوب، بد، جلف که برای رسانه تصویری است، می‌روم.

این سوال را بارها از شما پرسیده‌اند ولی من به صورت جمله خبری به شما می‌گویم که در عرصه سینما و هنرپیشگی خیلی موفق‌تر از ورزش بوده‌اید.

نه (خنده). در فوتبال به خیلی چیزها رسیدم، به قهرمانی در لیگ ایران و بازی در تیم ملی. چون بازیگری فراگیرتر است و خانواده‌ها با آن درگیر می‌شوند خیلی بیشتر به چشم می‌آید ولی همچنان خودم را یک ورزشکار می‌دانم.

انتهای پیام


9643263
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است